کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گوشتکوب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گوشتکوب
لغتنامه دهخدا
گوشتکوب . (نف مرکب ) کوبنده ٔ گوشت . که گوشت کوبد. || (اِ مرکب ) آلتی چوبین که بدان گوشت پخته شده ٔ با نخود را می کوبند. || ساطور قصابان . (ناظم الاطباء).
-
گوشتکوب
لهجه و گویش تهرانی
آدم ناوارد و بی ادب
-
واژههای مشابه
-
بادیه و گوشتکوب
فرهنگ گنجواژه
وسائل آشپزخانه.
-
واژههای همآوا
-
گوشت کوب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) guštkub وسیلهای دستهدار از جنس چوب، فلز، پلاستیک و امثال آن با قاعدهای پهن و دستهای کوتاه و باریک که گوشت، حبوبات، و موادغذایی را با آن میکوبند.
-
گوشت کوب
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) ابزاری که به وسیلة آن گوشت پخته ر ا در ظرفی می کوبند.
-
جستوجو در متن
-
گوش کو
لهجه و گویش بختیاری
guš-ku گوشتکوب.
-
غریب تَپون
لهجه و گویش تهرانی
گوشتکوب (به شوخی)
-
چَکِ هِلاّجى
لهجه و گویش بختیاری
čak-e hellaji چوبى مانند گوشتکوب که حلاّج با آن زهکمان حلاجى را براى زدن پنبه به لرزشدرمىآورد.
-
مُشتَه
لهجه و گویش بختیاری
mošta مُشته، ابزارى فلزى مانند گوشتکوب که کفاش، گیوهکش و پالاندوز براى کوبیدن چرم، تختگیوه و پالان استفاده کنند.
-
نُک کو
لهجه و گویش بختیاری
nok-ku ابزار چوبى میخدارى شبیه به گوشتکوب مخصوص سوراخ کردن خمیر نان پیش از بردن آن به تنور.