کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گوشتاوه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گوشتاوه
/guštāve/
معنی
= گوشتابه
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
گوشتاوه
لغتنامه دهخدا
گوشتاوه . [ تا وَ / وِ ](اِ مرکب ) آبگوشت . گوشتابه . رجوع به گوشتابه شود.
-
گوشتاوه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] guštāve = گوشتابه
-
جستوجو در متن
-
گوشتابه
لغتنامه دهخدا
گوشتابه . [ ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب ) نانخورشی که از گوشت سازند، و آبگوشت و گوشتاب نیز گویند.(ناظم الاطباء). نشیله . (مهذب الاسماء). مدققه . (یادداشت مؤلف ). مدقوقه . (یادداشت مؤلف ). گوشتاوه : و دفع مضرت [ شراب ممزوج و مروق ] با گوشتابه و قلیه با توا...