کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گوساله سامری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گوساله ٔ فلک
لغتنامه دهخدا
گوساله ٔ فلک . [ ل َ / ل ِ ی ِ ف َ ل َ ] (اِخ ) کنایه از برج ثور است که برج دویم باشد از جمله ٔ دوازده برج فلک . (برهان ) (آنندراج ).
-
گوساله پرست
لغتنامه دهخدا
گوساله پرست .[ ل َ / ل ِ پ َ رَ ] (نف مرکب ) آنکه گوساله پرستد. که ستایش گوساله کند. کسی که بچه ٔ گاو را ستایش می کند.(ناظم الاطباء) : موسی چون از کوه طور بازآمد آن قوم را دید گوساله پرست شده اند. (قصص الانبیاء).چون آن بدیدند همه به یک بار سجده کردند...
-
گوساله پرستی
لغتنامه دهخدا
گوساله پرستی . [ ل َ / ل ِ پ َ رَ ] (حامص مرکب ) عمل گوساله پرست . صفت گوساله پرست . پرستش گوساله .
-
calve down, calve
گوسالهزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] زایمان گاو
-
veal 1, vealer, veal calf
گوسالۀ شیرپرورد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] گوسالهای که منحصراً با شیر و مواد مشابه آن تغذیه و معمولاً در دوازه هفتگی به بازار عرضه میشود
-
veal 2
گوشت گوساله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] گوشت گوسالهای که قبل از بیستهفتگی کشتار شده باشد
-
گوساله پرست
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) gusāleparast آنکه گوساله را پرستش کند.
-
calf rennet
پنیرمایۀ گوساله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مواد استخراجشده از شیردان گوساله که در پنیرسازی از آنها برای تولید دلمۀ شیر استفاده میکنند
-
چم گوساله
لغتنامه دهخدا
چم گوساله . [ چ َ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان اشترجان بخش فلاورجان که در 9 هزارگزی راه عمومی شهرکرد به اصفهان واقع است . جلگه و معتدل است و 197 تن سکنه دارد. آبش از زاینده رود. محصولش غلات و صیفی . شغل اهالی زراعت . صنایع دستی زنان کرباس بافی و راهش م...
-
چرم گوساله
دیکشنری فارسی به عربی
عجل
-
گوساله پرواری
دیکشنری فارسی به عربی
عجل مخصي
-
گوساله ماده
دیکشنری فارسی به عربی
عجلة
-
ماده گوساله
دیکشنری فارسی به عربی
عجلة
-
گوساله ماهی
دیکشنری فارسی به عربی
ختم
-
گوشت گوساله
دیکشنری فارسی به عربی
لحم العجل