کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گورکانیان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گورکانیان
لغتنامه دهخدا
گورکانیان . (اِخ ) یا تیموریان . سلسله ای که مؤسس آن امیر تیمور گورکان بود. این سلسله از سال 771 تا 906 هَ . ق . سلطنت کردند. رجوع به تیموریان شود.
-
واژههای مشابه
-
گورکانیان هند
لغتنامه دهخدا
گورکانیان هند. [ نیا ن ِ هَِ ] (اِخ ) سلسله ای که در هند پادشاهی داشتند و مؤسس آن ظهیرالدین محمد بابر است که به پنج پشت به امیر تیمور میرسد. این سلسله را دولت بریتانیای کبیر برانداخت . (طبقات سلاطین اسلام صص 297-298). رجوع به بابر در همین لغت نامه و...
-
جستوجو در متن
-
گورگانیان
لغتنامه دهخدا
گورگانیان . (اِخ ) رجوع به گورکانیان شود.
-
تیمور
فرهنگ نامها
(تلفظ: teymur) (ترکیِ مغولی) آهن ، فولاد ؛ (در اعلام) نام مؤسس سلسهی تیموریان یا گورکانیان .
-
شاه جهان ثالث
لغتنامه دهخدا
شاه جهان ثالث . [ ج َ ن ِ ل ِ ] (اِخ ) از سلسله ٔ بابری و از نواده های امیرتیمور گورکان است که در سال 1145 تا 1173 حکومت می کرده است . رجوع به معجم الانساب ج 2 ص 442 و گورکانیان هند شود.
-
شاه جهان ثانی
لغتنامه دهخدا
شاه جهان ثانی . [ ج َ ن ِ ] (اِخ ) رفیعالدوله از سلسله ٔ بابری و از نواده های امیرتیمور گورکان است و در سال 1131 هَ . ق . / 1719 م . حکومت می کرده است . رجوع به معجم الانساب ج 2 ص 442 و گورکانیان هند شود.
-
طاعت نمود
لغتنامه دهخدا
طاعت نمود. [ ع َ ن ِ / ن ُ / ن َ ] (مص مرکب مرخم ) فرمانبری نشان دادن . اظهار طاعت کردن : رسول به نزدیک امیر اسماعیل آمد و نامه بداد و از طاعت نمود امیر بلخ و گورکانیان خبر داد. (تاریخ بخارا).
-
شاه عالم دوم
لغتنامه دهخدا
شاه عالم دوم . [ ل َ م ِ دُوْ وُ ] (اِخ ) جلال الدین علی جوهر. از سلاطین بابر یا گورکانیان هند بود و در سال 1136 هَ . ق . به دنیا آمد و در سال 1173 به سلطنت نشست و در سال 1317 هَ . ق . درگذشته است . رجوع به طبقات سلاطین اسلام ص 298 و معجم الانساب زام...
-
شاه عالم
لغتنامه دهخدا
شاه عالم . [ ل َ ] (اِخ ) شاه عالم اول ، بهادر شاه اول ، قطب الدین . هفتمین از پادشاهان گورکانیان هند بابری از سال 1119 هَ . ق . تا سال 1124 هَ . ق . حکومت کرد. و پسرش جهاندار شاه بجای وی نشست . (طبقات سلاطین اسلام ) (معجم الانساب زامباور ج 2 ص 442) ...
-
مغول کبیر
لغتنامه دهخدا
مغول کبیر. [ م ُ غ ُ ل ِ ک َ ] (اِخ ) عنوانی است که مورخان اروپایی به سلاله ٔ مغولی هند (گورکانیان هند) داده اند. مؤسس این سلسله ظهیرالدین محمد بابر پسر عمر شیخ و از احفاد تیمور گورکانی است . و رجوع به گورکانیان هندو بابر ظهیرالدین محمد و تیموریان د...
-
تبریزی
لغتنامه دهخدا
تبریزی . [ ت َ ] (اِخ ) میرحسین یا میرحسن . از شعرای نامی ایران در عهد شاه عباس کبیر است و در حسن خط نیز مهارت بی پایان داشته و هر دو خط جلی و خفی را خوب مینوشته و در زمان خود در تمامی دیار آذربایجان وعراق و خراسان نظیری نداشته و شعر را نیز بسیار خوب...
-
دارالخلافه
لغتنامه دهخدا
دارالخلافه . [ رُل ْ خ ِ ف َ ] (ع اِ مرکب ) جای اقامت پادشاه . پایتخت . (ناظم الاطباء). در تواریخ ، این ترکیب اصولاً بجای نام هر شهری که پایتخت بوده بکار رفته است : وقت بازگشتن شد. از دارالخلافه برنشست تا بسرای خویش رود. (تاریخ بیهقی ).بدارالخلافه خب...
-
تیموریان
لغتنامه دهخدا
تیموریان . [ ت َ / ت ِ ] (اِخ ) (سلسله ) یا گورکانیان ایران (771 - 911 هَ . ق .) امیرتیمور کشوری وسیعو دولتی عظیم ایجاد کرد و خطه ٔ ماوراءالنهر را به مقامی از اهمیت رسانید که تا آن زمان هیچگاه بدان پایه نرسیده بود. سمرقند پایتخت مملکتی بزرگ شد و لااق...