کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گورخانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گورخانه
/gurxāne/
معنی
قبر؛ محل قبر؛ مقبره.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
خاکجا، قبر، گور، گورگاه، مدفن، مزار، مقبره
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
گورخانه
لغتنامه دهخدا
گورخانه . [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طارم پایین بخش سیردان شهرستان زنجان واقع در 17 هزارگزی شمال خاوری سیردان و 3 هزارگزی راه عمومی . کوهستانی و سردسیر است و 648 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه ٔ سمنگان و یلی یورت تأمین میشود. محصول آن غلات و ز...
-
گورخانه
لغتنامه دهخدا
گورخانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) مقبره و مدفن . (آنندراج ). قبر و گور. (ناظم الاطباء). دخمه . مشهد. قبرستان : ناؤوس ؛ گورخانه ٔ مغان . (دهار) : و اندر وی [ دربیکند به ماوراءالنهر ] گنبد گورخانه هاست ، که از بخارا آنجا برند. (حدود العالم ). گورخانه...
-
گورخانه
واژگان مترادف و متضاد
خاکجا، قبر، گور، گورگاه، مدفن، مزار، مقبره
-
burial chamber
گورخانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] اتاقی سنگی یا چوبی که در آن اشکال مختلف تدفین صورت گرفته باشد
-
گورخانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] gurxāne قبر؛ محل قبر؛ مقبره.
-
گورخانه
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (اِمر.) محل قبر، محل دفن ، مقبره .
-
جستوجو در متن
-
burial vault
گور تاقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گورخانهای سنگی یا آجری که غالباً دارای پوششی قوسی است
-
shaft grave, shaft tomb
گور چاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گوری که در آن گورخانه در انتهای یک چاه عمودی قرار گرفته است
-
votive tablet, pinax
لوح نذری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نوعی شیء نذری بهصورت لوحی از چوب یا گل پخته یا سنگ یا مفرغ که به روشهای مختلف بر روی آن نقش میانداختند و در پرستشگاه یا گورخانه نصب میکردند
-
antechamber, anteroom
پیشتو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] 1. فضایی پیش از تالار یا اتاق اصلی ساختمان 2. فضایی پیش از گورخانه در سنت تدفین مصریان
-
Pyramid Texts
متون اهرام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] متونی شامل حدود هشتصد دعا و ورد که حدوداً در ده هِرم از اهرام مصر، از زمان «اوناس» آخرین فرعون سلسلۀ پنجم به بعد، بر روی دیوار گورخانهها و دالانهای منتهی به آنها حک شدهاند
-
فلخمه
لغتنامه دهخدا
فلخمه . [ ف َ خ َ م َ / م ِ ] (اِ) فلخم . (فرهنگ فارسی معین ). مشته ٔ حلاجان . || دخمه و مقبره و گورخانه ٔ گبران . (برهان ). ظاهراً مصحف دخمه است . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). || قفل . (برهان ). رجوع به فلخم شود.
-
گورخان
لغتنامه دهخدا
گورخان . (اِخ ) لقب بهرام گور. (از برهان ) : با عبرت گورخانه ٔ جان در عشرت گورخان چه باشی ؟ خاقانی .گور از پیش و گورخان از پس گور و بهرام گور و دیگر کس . نظامی (هفت پیکر ص 73).گورخان را چو گور در خم کردرفت از آن گورخانه پی گم کرد.نظامی (هفت پیکر ص 76...
-
گورپرست
لغتنامه دهخدا
گورپرست . [ پ َ رَ ] (نف مرکب ) که گور را پرستد و ستایش کند. علاقه مند به گور (قبر) : از هفتادواَند فرقه ٔ اسلام مذهبی واهیتر و مقالتی رکیک تر از مذهب رافضی نیست و... همه گورپرست باشند و همچون دخترکان که لعبت بیارایند رافضی گورخانه بیاراید و منقش کند...