کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گودی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گودی
معنی
( ~ .)(اِ.)1 - وضع یا کیفیت گود بودن . 2 - داشتن کف یا بستری در پایین تر از سطح محیط .
فرهنگ فارسی معین
مترادف و متضاد
ژرفا، عمق، قعر
دیکشنری
depth, cavity, depression, dimple, hollow, pit
-
جستوجوی دقیق
-
گودی
لغتنامه دهخدا
گودی . [ گ َ / گُو ] (حامص ) عمق . قعر. پستی . غور. فرود. دورتکی . ژرفا. ته .تک . || (اِ) گودال و جای عمیق و زمین پست و مغاک . (ناظم الاطباء). حفره . و رجوع به گود شود.
-
گودی
واژگان مترادف و متضاد
ژرفا، عمق، قعر
-
گودی
فرهنگ فارسی معین
( ~ .)(اِ.)1 - وضع یا کیفیت گود بودن . 2 - داشتن کف یا بستری در پایین تر از سطح محیط .
-
گودی
دیکشنری فارسی به عربی
اخدود , طعجة , عمق , وادي
-
واژههای مشابه
-
گودی زره
لغتنامه دهخدا
گودی زره . [ گُو زِ رِه ْ ] (اِخ ) همان گودزره است که دریاچه ای است در جنوب دریاچه ٔ هامون و جنوب غربی افغانستان . وقتی که برفهای سرچشمه ٔ هلمند آب میشود آب دریاچه ٔ هامون زیاد می شود و به واسطه ٔ جویی موسوم به شله یا شلاق به گودی زره می پیوندد. مساح...
-
گودی ناظر
لغتنامه دهخدا
گودی ناظر. [ گُو ظِ ] (اِخ ) جلگه ای در یک فرسخی شمال غربی رودبار، سر راه فیروزکوه به فولادمحله (مازندران ). (از ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استراباد رابینو ص 173).
-
fossa
گودی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] در کالبدشناسی، فرورفتگی و تقعر موجود در یک سطح
-
pit 4
گودی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] جای فرورفتگی
-
incisive fossa
گودی پیشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] فرورفتگیای در خط میانی کام استخوانی در پشت دندانهای پیش که مدخل مجراهای بُرندهای در آن ناحیه قرار دارد متـ . گودی بُرندهای
-
digastric fossa
گودی دوبطنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] فرورفتگی در سطح داخلی ناحیۀ قدامی تنۀ فک پایین در دو سوی خط میانی که بطن قدامی عضلۀ دوبطنی (digastric muscle) به آن متصل میشود
-
lingual fossa
گودی زبانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] فرورفتگی کمعمقی در سطح زبانی دندانهای پیشِ فک بالا
-
canine fossa
گودی نیشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] فرورفتگی در قسمت قدامی فک بالا، زیر سوراخِ تحت کاسۀ چشمی (infraorbital foramen) در سطح کناری برجستگی نیشی (canine eminence)
-
گودی بُرندهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] ← گودی پیشی
-
submandibular fossa, submaxillary fossa
گودی تحتِفکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] فرورفتگی روی سطح داخلی تنۀ استخوان فک پایین و زیر خط آسیالامی که غدۀ بذاقی تحتِ فکی در آن قرار دارد