کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گودار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گودار
لغتنامه دهخدا
گودار. (اِخ ) دهی است از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد واقع در یک هزارگزی باختر کوهدشت در کنار باختری اتومبیل رو خرم آباد به کوهدشت . جلگه و معتدل مالاریایی است .سکنه ٔ آن 27 تن است . آب آن از رود گودارپهن تأمین میشود. محصول آن غلات و لبن...
-
گودار
لغتنامه دهخدا
گودار. [ گ ُ ] (اِخ ) بنیامین (1849 - 1895 م .). آهنگساز فرانسوی متولد در پاریس . وی سازنده ٔ لاویواندیر است .
-
واژههای مشابه
-
سنت گودار
لغتنامه دهخدا
سنت گودار. [ س ِ گ ُ ] (اِخ ) کوهی است از سلسله جبال آلپ در سویس . مرتفعترین نقطه ٔ آن 3226 متر و همیشه مستور از برف است . راه آهنی که اروپای غربی و شمالی را به ایتالیا وصل می کند در ارتفاع 2075 متری این کوه از تونلی بطول 15 کیلومتر می گذرد. ساختن ای...
-
جستوجو در متن
-
گوودار جا
لهجه و گویش بختیاری
gowdâr-jâ جاى گودار، محل اتصال خیش به یوغ. (تصویر) دار، یو.