کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گوت شمید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گوت شمید
لغتنامه دهخدا
گوت شمید. (اِخ ) آلفرد. یکی از مورخان و خاورشناسان آلمانی است که در سال 1835. در لوش ویتز متولد شد. وی در شهرهای کیل (1865)، کنیکسبرگ (1873) و ینا (1876) به اخذ کرسی علمی موفق شد و سرانجام به استادی تاریخ در توبینگن رسید و در همانجا در دوم مارس 1887 ...
-
واژههای مشابه
-
گم گوت
لغتنامه دهخدا
گم گوت . [ گ ُ ] (فرانسوی ، اِ) از جمله داروهایی است که بیشینه ٔ یک خوراک آنها از ده سانتیگرم تا یک گرم است . (کارآموزی داروسازی تألیف جنیدی ص 247). رجوع به گم رزین شود.
-
گوت شالک
لغتنامه دهخدا
گوت شالک . [ گُت ْ ] (اِخ ) ملحد آلمانی (808 - 867 م .) که در سال 848 م . به خاطر اعتقادی که به برگزیدگی قبلی برخی از بندگان خدا داشت محکوم و زندان شد.
-
گوت شد
لغتنامه دهخدا
گوت شد. [ گُت ْ ش ِ ] (اِخ ) یوهان کریستف (1700 - 1766 م .). نویسنده ٔ آلمانی که در نزدیکی کنیکسبرگ متولد شد.
-
گوت والد
لغتنامه دهخدا
گوت والد. [ گُت ْ ] (اِخ ) کلمان (1896 - 1953 م .). سیاستمدار چک که در ددیس متولد شد. وی ابتدا دبیرکل حزب کمونیست چکسلواکی بودو از سال 1948 به بعد رئیس جمهوری آن کشور گردید.
-
گوت والدوف
لغتنامه دهخدا
گوت والدوف . [ گُت ْ دُف ْ ](اِخ ) نام جدید زلن ، شهری از چکسلواکی (واقع در ناحیه ٔ مراوی ) که دارای 45700 تن جمعیت است و کارخانه ٔ بزرگ جوراب بافی دارد.
-
کات گوت
لغتنامه دهخدا
کات گوت . (انگلیسی ، اِ) زهی که از امعاء بز یا گربه سازند و در جراحی مستعمل است .
-
جستوجو در متن
-
کارینا
لغتنامه دهخدا
کارینا. (اِخ ) چهارمین مملکت از ممالک تابعه ٔ پارت که بواسطه ٔ ولات اداره میشده اند، بروایت گوت شمید درست معلوم نیست کجا بوده ،باید نهاوند باشد. (از ایران باستان چ 2 ص 2651).
-
اری برزن
لغتنامه دهخدا
اری برزن . [ اَ ی ُ ب َ زَ ](اِخ ) پسر ارته وازد اوّل . در زمان فرهاد چهارم میان او و پادشاه آذربایجان نفاری تولید شد که بر اثر آن در بین 20 ق . م . و 2 م . آذربایجان از روم پادشاهی خواست و روم نیز اری ُبرزن مزبور را فرستاد. (ایران باستان ص 2624 بنقل...
-
کارن
لغتنامه دهخدا
کارن . [ کارْ رِ ] (اِخ ) نام سردار قشون مهرداد شاهزاده ٔ اشکانی که با اشک بیستم (گودرز) جنگید و لشکر طرف مقابل را شکست داده بیش ازآنچه مقتضی بود آن را تعقیب کرده دور رفت و وقتی که برمیگشت راه او را قوای تازه نفسی قطع کرد و خود او اسیر گردید یا کشته ...
-
اردوان
لغتنامه دهخدا
اردوان . [ اَ دَ ] (اِخ ) چهارم پادشاه اشکانی . بین مورخین راجع بترتیب شاهان اشکانی پس از بلاش اول اختلاف است : گوت شمید بعد از بلاش اول سه تن را نام میبرد: بلاش دوم ، پاکر دوم ، اردوان چهارم . و یوستی اردوان چهارم را بیست وسومین شاه اشکانی میداند. (...
-
اردوان
لغتنامه دهخدا
اردوان . [ اَ دَ ] (اِخ ) دوم پادشاه اشکانی و اواشک هشتم است . ژوستن گوید (کتاب 42، بند2) وی بعد ازفرهاد (متوفی به سال 127 ق . م .) عموی خود به تخت نشست و او پسر فری یاپَت بود. معلوم نیست که فرهاد از خود پسری باقی نگذارده بود یا پسری داشته ، ولی در س...
-
اردوان اول
لغتنامه دهخدا
اردوان اول . [ اَ دَ ن ِ اَوْ وَ ] (اِخ ) پادشاه اشکانی و او اشک سوم است . وی پس از پدر خود تیرداد (متوفی به سال 214 ق .م .) بتخت نشست . در باب اسم او تردید هست ، زیرا ژوستن نام اشک سوم را فری یاپَت نوشته ، ولی در فهرست کتاب تروگ پومپه ، اردوان ذکر ش...