کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گواشیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گواشیر
/ga(o)vāšir/
معنی
= جاوشیر
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
گواشیر
لغتنامه دهخدا
گواشیر. [ گ َ ] (اِ مرکب ) گاوشیر، و آن صمغ درختی است که در دواها به کار برند. گرم و خشک است در دویم و سیم . (از برهان ). و رجوع به گاوشیر و جاوشیر و جاشیر شود.
-
گواشیر
لغتنامه دهخدا
گواشیر. [ گ َ ] (اِخ ) نام ولایتی است که فیروزه ٔ کم بها سیرفام در آن پیدا میشود. (رشیدی ). نام ولایتی است ، و در آن فیروزه ٔ سفیدرنگ کم بهابه هم میرسد. (برهان ). نام قدیم شهر کرمان است . (انجمن آرا) (آنندراج ). صاحب تاج العروس گوید: نامی است که اهل ...
-
گواشیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹گاوشیر›=(زیستشناسی) [قدیمی] ga(o)vāšir = جاوشیر
-
جستوجو در متن
-
بردشیر
لغتنامه دهخدا
بردشیر.[ ب َ ] (اِخ ) شهریست به کرمان معرب به اردشیر. همان جواشیر است . (جهانگشای جوینی ج 3 ص 149). گواشیر بردسیر. و اهل کرمان آنرا گواشیر گویند. (تاج العروس ).
-
کواشیر
لغتنامه دهخدا
کواشیر. [ ک َ ] (اِخ ) نام جایی است که فیروزه ٔ کم رنگ و کم قیمت از آنجا آورند و با کاف فارسی هم آمده است . (برهان ). نام کوره ٔ اردشیر بوده . فارس را حکما پنج کوره کرده اند یکی از آنها را کوره ٔ اردشیر خواندند که تختگاه اردشیربابکان بوده اکنون کرمان...
-
مشیز
لغتنامه دهخدا
مشیز. [ م َ ] (اِخ ) قریه ای است در هیجده فرسخی کرمان و در آنجا معدن فیروزه است . نام محلی کنار جاده ٔ کرمان و سیرجان میان کاروانسرای خانه کوه و ده کریچ . (یادداشت مؤلف ). قصبه ٔ مرکزی بخش مشیز شهرستان سیرجان که 1300تن سکنه دارد و آثار قلعه ٔ ویرانی...
-
زاهد عمانی
لغتنامه دهخدا
زاهد عمانی . [ هَِ دِ ع ُم ْ ما ] (اِخ ) معاصر ملک محمد قاوردی و مورد احترام وی بوده است . مؤلف تاریخ افضل آرد: ملک محمد بغایت خونریز بود... و با چنین خونریزی زاهد عمانی که در قوزکوبنان ساکن بود، شیخ برهان الدین ابونصر احمد الکوبنانی قدس سره از او ن...
-
شاهرخ خان
لغتنامه دهخدا
شاهرخ خان . [ رُ ] (اِخ ) پسر اسماعیل خان از نبیره های ولیخان افشار که در زمان سلطنت شاه عباس اول حکومت کرمان را داشت . چون در بلوک زرند و کونبان مزارع متعدد احداث کرده بود از آن زمان خلفاً عن خلف در آن بلوک متوطن بود. چون خبر قتل نادرشاه به کرمان رس...
-
باغین
لغتنامه دهخدا
باغین . (اِخ ) از آبادیهای قدیم نزدیک شهر کرمان . مؤلف تاریخ کرمان آرد : عمروبن خلف (صفاری ) از گواشیر حرکت کرده در باغین تلاقی فریقین (با ابوجعفر دیلمی ) شد. (تاریخ کرمان چ باستانی پاریزی ص 69). غز از باغین در کنار نهر ماهان فرود آمد و صدهزار نفس ر...
-
غیاث الدین
لغتنامه دهخدا
غیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) (سلطان ...) پیرشاه . هشتمین از خوارزمشاهان بود. وی بعد از هلاک پدرش سلطان محمد خوارزمشاه ، به کرمان که قلمرو او در ایام حیات خوارزمشاه بود آمد و چون کوتوال قلعه ٔ گواشیر او را بدانجا راه نداد، غیاث الدین به عراق آمده ل...
-
کرمان
لغتنامه دهخدا
کرمان . [ ک ِ ](اِخ ) (شهر...) یکی از شهرهای مهم کشور و مرکز استان هشتم است . این شهر در زمان سلاطین ساسانی بنا شده است بانی آن بهرام پنجم است که در زمان ولیعهدی به کرمانشاه ملقب بوده است . طول جغرافیایی آن 57 درجه و 5دقیقه و عرض 30 درجه و 17 دقیقه و...
-
کرمان
لغتنامه دهخدا
کرمان . [ ک ِ ] (اِخ ) ناحیتی است مشرق وی حدود سند است و جنوب وی دریای اعظم است و مغرب وی ناحیت پارس است و شمال وی بیابان سیستان است و این ناحیتی است که هرچه بسوی دریاست جایهای گرمسیری است و مردمانی اند اسمر و جای بازرگانان است و اندر وی بیابانهاست و...
-
سابق الدین
لغتنامه دهخدا
سابق الدین . [ ب ِ قُدْ دی ] (اِخ ) (امیر سپهسالار ... علی سهل ) از ارکان دولت سلجوقیان کرمان (آل قارود) و در اواخر قرن ششم کوتوال قلعه ٔ بم و مردی داهی و شجاع و کاردان و مدبر و از برکشیدگان بهرام شاه بن طغرل شاه (565 - 570 هَ . ق .) بود. بعد از مرگ ...
-
ش
لغتنامه دهخدا
ش . (حرف ) حرف شانزدهم از الفبای فارسی و سیزدهم از حروف هجای عرب و بیست و یکم از حروف ابجد و در حساب ترتیبی نماینده ٔ عدد شانزده است و به حساب جُمَّل آن را به سیصد دارند. نام آن در فارسی و عربی شین است . در تهجی عبرانی که اصل تهجّی عربی است نام این ح...