کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گواتر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گواتر
/guvātr/
معنی
عارضۀ بزرگ شدن بیش از حد غدۀ تیروئید که به دلیل کمبود ید در غذا، کمکاری یا پرکاری این غده، التهاب، و عفونت آن بهوجود میآید و نشانۀ آن برجستگی غیرطبیعی در زیر گلوی بیمار است؛ جخش.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
گواتر
لغتنامه دهخدا
گواتر. [ ت ُ ] (اِخ ) طایفه ای از طوایف ناحیه ٔ مکران . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 101).
-
گواتر
لغتنامه دهخدا
گواتر. [ گ َ ت ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان باهوکلات بخش دشتیاری شهرستان چاه بهار که در 55000 گزی جنوب خاوری دشتیاری ، کنار دریای عمان واقع شده است . سکنه ٔ آن 3 خانوار است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8). این بندر در 25 درجه ٔ عرض شمالی و 59 د...
-
گواتر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: goitre] (پزشکی) guvātr عارضۀ بزرگ شدن بیش از حد غدۀ تیروئید که به دلیل کمبود ید در غذا، کمکاری یا پرکاری این غده، التهاب، و عفونت آن بهوجود میآید و نشانۀ آن برجستگی غیرطبیعی در زیر گلوی بیمار است؛ جخش.
-
گواتر
فرهنگ فارسی معین
(گُ) [ فر. ] (اِ.) بزرگ شدن غدة تیروئید در قسمت جلوی گردن ، غمباد.
-
گواتر
دیکشنری فارسی به عربی
غدة درقية
-
جستوجو در متن
-
gouter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گواتر
-
giterne
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گواتر
-
غمباد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] ‹غمباده› (پزشکی) [مجاز] qambād = گواتر
-
غَمباد
لهجه و گویش تهرانی
گواتر.
-
exophthalmic goiter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گواتر Exophthalmic
-
اغره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (پزشکی) [قدیمی] 'oqre ورمی که در گردن انسان پیدا شود؛ گواتْر.
-
goiter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گواتر، غمباد، بزرگ شدن غده تيروئيد
-
goiters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گواتر، غمباد، بزرگ شدن غده تيروئيد
-
goitres
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گیترس، گواتر، غمباد، بزرگ شدن غده تيروئيد