کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گهواره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
bolster spring
فنر گهواره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] فنر اصلی واگن که تکیهگاهی برای گهوارۀ بوژی است و وزن بدنۀ واگن را تحمل میکند
-
bolster hanger, swing hanger
گوشوارۀ گهواره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] در بوژیِ دارای گهوارۀ تابگیر، میلهها و اتصالاتی که از بالا به قاب بوژی و از پایین به تشتک فنر وصل میشوند
-
bolster anchor
مهار گهواره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] میلهای با دو سر لاستیکی در دو سر انتهای گهوارۀ بوژی مسافری که یک طرف آن به قاب بوژی و طرف دیگر به گهواره وصل است
-
bolster snubber, spring dampener, friction dampener
میراگر گهواره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ابزاری که با ایجاد اصطکاک، نوسانات همزمان فنرهای بوژی را مستهلک میکند
-
bolster web, bolster diaphragm
جان گهواره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] صفحههای فولادی که بهصورت قطعات عمودی پُرکننده بین صفحههای بالایی و پایینی قرار میگیرد
-
bolsterless, bolster-free
بیگهواره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ویژگی بوژی فاقد گهواره در واگنهای باری
-
swing bolster
گهوارۀ تابگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی گهوارۀ بوژی که به حالت معلق قرار دارد و با تاب خوردن میتواند اثر نیروهای جانبی را کاهش دهد
-
rocking vibration
ارتعاش گهوارهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نوعی ارتعاش مولکولی که در آن دو گروه، همزمان در یک صفحه، مانند گهواره به طرفین حرکت میکنند
-
bolster stiffener
تقویتکنندۀ گهواره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] قطعهای فولادی و جوشکاریشده که در تکیهگاههای کناری بین ورقهای جان گهواره قرار میگیرد و موجب تقویت صفحۀ پایینی گهواره و توزیع مناسب نیروهای تکیهگاهی میشود
-
bolster top cover plate
صفحۀ بالایی گهواره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] صفحهای فولادی در قسمت بالایی بدنۀ گهواره که بر روی صفحههای قائم جان گهواره نصب میشود
-
bolster bottom cover plate
صفحۀ پایینی گهواره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] صفحۀ فولادی زیرین بدنۀ گهواره که صفحههای قائم جان گهواره بر روی آن نصب میشود
-
گهواره جنبان/ جنبون
لهجه و گویش تهرانی
کسی که تمام اسرار کسی را میداند.
-
گهواره و نَنو
فرهنگ گنجواژه
مهد.
-
جستوجو در متن
-
cradle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گهواره، مهد، در گهواره قرار دادن، در چهارچوب یاکلاف قرار دادن
-
cradles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گهواره، مهد، در گهواره قرار دادن، در چهارچوب یاکلاف قرار دادن