کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گن نس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گن نس
لغتنامه دهخدا
گن نس . [ گ ُ ن ُ ] (اِخ ) شهری بوده است در آسیای صغیر. (ایران باستان پیرنیا ج 1 ص 8 و 7).
-
واژههای مشابه
-
گُن
لهجه و گویش گنابادی
gon در زبان ترکی و گویش گنابادی به معنای خورشید است.در زبان کردی بیضه مرد را گُن گویند.
-
گُن
لهجه و گویش بختیاری
gon گُند، خایه.
-
گِن
لهجه و گویش بختیاری
gen 1. کوک (در دوزندگى)؛ 2. گره (در فرشبافى).
-
گَن
لهجه و گویش بختیاری
gan بد، زشت.
-
گن ابلیس
لغتنامه دهخدا
گن ابلیس . [ گ ُ ن ِ اِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خایه ٔ شیطان ، چه گن به معنی خصیه باشد. (برهان ) (آنندراج ). رجوع به گن شود. || دانه ای هست بسیار سخت و سیاه رنگ به بزرگی جوزبوا، چون آن را حرکت دهند و بجنبانند مغز آن در درون آن صدا دهد. اگر در زیر ...
-
گن پنتوور
لغتنامه دهخدا
گن پنتوور. [ گُم ْ پ ُ ] (اِخ ) بلوکی است از ایالت شرانت از ناحیه ٔ آنگولم (در فرانسه ) که سکنه ٔ آن 5هزار تن است .
-
گن تی
لغتنامه دهخدا
گن تی . [ گ ِ ] (اِخ ) نام یکی از کوههای شمالی مغولستان است . (از ایران باستان ص 2251).
-
گوپین گن
لغتنامه دهخدا
گوپین گن . [ گ ُ گ ِ ] (اِخ ) شهری از آلمان که در ناحیه ٔ باده وورتمبرگ و در کنار کوههای ژوراسوآب واقع شده و دارای 37800 تن جمعیت است . این شهر دارای صنایع نساجی و شیمی است .
-
آفتاب گن
لغتنامه دهخدا
آفتاب گن . [ گ ِ ] (ص مرکب ) آفتاب گین .
-
انده گن
لغتنامه دهخدا
انده گن . [ اَ دُه ْ گ ِ ] (ص مرکب ) اندوهگین . (یادداشت مؤلف ). غمگین . غمناک . رجوع به اندوهگین شود.
-
گُن آباد
لهجه و گویش گنابادی
gon abad مرکز شهرستان گناباد واقع در استان خراسان رضوی است.گناباد یعنی سرزمین خورشید (گون : خورشید)(آباد : آبادی ، سرزمین)
-
گُنِّ قوچ
لهجه و گویش بختیاری
gonn-e quč بیضه قوچ، دُنبلان.
-
گِنِّ شُلال
لهجه و گویش بختیاری
genn-e šolâl کوکِ درشت.