کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گند و گوه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گند و گوه
فرهنگ گنجواژه
کثافات، چیزهای پست.
-
واژههای مشابه
-
گُند
لهجه و گویش تهرانی
خایه،تخم
-
گند زدودن
لغتنامه دهخدا
گند زدودن . [ گ َ زَ / زِ / زُ دو دَ ] (مص مرکب ) گندزدایی کردن . ضدعفونی کردن .
-
گند زدوده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) (پزشکی) gandzo(e)dude هرچیز ضدعفونیشده.
-
بی گند
دیکشنری فارسی به عربی
معقم
-
گند دهان
دیکشنری فارسی به عربی
نتن
-
گند درآوردن
لهجه و گویش تهرانی
رسوایی ببار آوردن
-
گند زدن
لهجه و گویش تهرانی
خراب کردن
-
گندُله
لهجه و گویش تهرانی
گرد،قلنبه،زیاد:محبتش گندله شده
-
گند زده کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اصب
-
جستوجو در متن
-
ان و گوه
فرهنگ گنجواژه
چیزهای گند و ناپسند.
-
کده
لغتنامه دهخدا
کده . [ ک َ دَ / دِ ] (اِ) کتگ . کت . کث . کذ. کد. کنده . کند. گند. گنده . جَند. جنده . غَند. (یادداشت مؤلف ).بمعنی خانه باشد همچون بتکده . (برهان ) : تکین بدید بکوی اوفتاده مسواکش ربود تا بردش باز جای و باز کده یکی بگفت نه مسواک خواجه گنده شده ست ک...
-
پلیدی
لغتنامه دهخدا
پلیدی . [ پ َ ] (حامص ) ناپاکی . شوخی . شوخگنی . وژن . آژیخ . چرک . فژ. رِجس . قَذْر.وَسخ . قذارت . رَجاست : همه ٔ پلیدی ها را با آب شویند و پلیدی آب از هیچ چیز شسته نشود. (از مجموعه ٔ امثال طبع هند). فَشَف ؛ پلیدی پوست . ربذَة؛ هر پلیدی . (منتهی الا...