کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گند و عَفَن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گند و عَفَن
فرهنگ گنجواژه
بوی بد،تعفن.
-
واژههای مشابه
-
گُند
لهجه و گویش تهرانی
خایه،تخم
-
گند زدودن
لغتنامه دهخدا
گند زدودن . [ گ َ زَ / زِ / زُ دو دَ ] (مص مرکب ) گندزدایی کردن . ضدعفونی کردن .
-
گند زدوده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) (پزشکی) gandzo(e)dude هرچیز ضدعفونیشده.
-
بی گند
دیکشنری فارسی به عربی
معقم
-
گند دهان
دیکشنری فارسی به عربی
نتن
-
گند درآوردن
لهجه و گویش تهرانی
رسوایی ببار آوردن
-
گند زدن
لهجه و گویش تهرانی
خراب کردن
-
گندُله
لهجه و گویش تهرانی
گرد،قلنبه،زیاد:محبتش گندله شده
-
گند زده کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اصب