کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گندن
لغتنامه دهخدا
گندن . [ گ َ دَ ] (مص ) گندیدن و بدبو شدن . (آنندراج ). پوسیدن و گنده شدن و بوی بد کردن و تند و بدبوی شدن . (ناظم الاطباء). || گرم شدن . (شعوری ج 2 ورق 303) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
قلعه حاتم
لغتنامه دهخدا
قلعه حاتم . [ ق َ ع َ ت َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش حومه ٔ شهرستان بروجرد است . این دهستان از شمال به دهستان اشترنیان ، از جنوب به قصبه ٔ اسدخانی ، از خاور به دهستان همت آباد و از باختر به قصبه شیخ میری و کوه گردش محدود است . موقع طبیعی آن جل...