کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گنجار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گنجار
/go(a)njār/
معنی
گلگونه؛ سرخاب.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
rouge
-
جستوجوی دقیق
-
گنجار
لغتنامه دهخدا
گنجار. [ گ َ ] (اِ) بمعنی غازه باشد و آن سرخی است که زنان برروی مالند. گَنجاره . گَنجر. گَنجره . (فرهنگ رشیدی ).غازه . غَنجار. غَنجره . گلگونه . (سروری ) (برهان ) (آنندراج ). بلغونه . غلغونه . (برهان ). گلاگونه . گلغوانه . گلغونه . (جهانگیری ). آلغون...
-
گنجار
لغتنامه دهخدا
گنجار. [ گ َ ] (اِ) در تداول مردم خراسان ،کثافت و چرک گوشه ٔ چشم و گوشه ٔ لب . (فرهنگ نظام ).
-
گنجار
لغتنامه دهخدا
گنجار. [ گ َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان شفت بخش مرکزی شهرستان فومن که در 15هزارگزی جنوب خاوری فومن و 1000گزی راه فرعی نصیرمحله به شفت واقع شده است . هوای آن معتدل مرطوب و مالاریایی و سکنه اش 200 تن است . آب آن از نهر امامزاده ابراهیم تأمین می شود. ...
-
گنجار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹غنجار، غنجاره، گنجر، گنجاره› [قدیمی] go(a)njār گلگونه؛ سرخاب.
-
گنجار
فرهنگ فارسی معین
(گُ) (اِ.) سرخاب .
-
جستوجو در متن
-
گنجر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹گنجره› [قدیمی] gonjar = گنجار
-
گنجر
لغتنامه دهخدا
گنجر. [ گ َ ج َ ] (اِ) سرخی و غازه ای باشد که زنان بر روی مالند. (برهان ) (آنندراج ). رجوع به گنجار شود.
-
گنجره
لغتنامه دهخدا
گنجره . [ گ َ ج َ رَ / رِ ] (اِ) بمعنی گنجر است که غازه و سرخی زنان باشد که بر رخساره مالند. (برهان ). به معنی گنجر است . (آنندراج ). سرخی باشد که زنان به جهت زیبائی بر رخساره بمالند (جهانگیری ). گنجاره . گنجار. گنجر. غازه . غنجاره . غلغونه . گلگونه ...