کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گنبد نارنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
گنبد سیمابگون
لغتنامه دهخدا
گنبد سیمابگون . [ گُم ْ ب َ دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از آسمان است : آستانت گنبد سیماب گون رامتکاست بنده ٔ سیماب دل سیماب شد زین متکا.خاقانی (دیوان چ سجادی ص 22).
-
گنبد شگرف
لغتنامه دهخدا
گنبد شگرف . [ گُم ْ ب َ دِ ش ِ گ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) به معنی گنبد دولاب رنگ است که کنایه از آسمان باشد. (برهان ) (آنندراج ). و رجوع به گنبد دولاب رنگ شود.
-
گنبد صوفی
لغتنامه دهخدا
گنبد صوفی . [ گُم ْب َ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نصرآباد بخش مرکزی شهرستان قصرشیرین که در 12000گزی جنوب خاوری قصر، کنار راه شوسه ٔ قصرگیلان واقع شده است . هوای آن گرم و سکنه اش 75 تن است . آب آن از زه آب رودخانه ٔ محلی تأمین میشود. محصول آن غلات...
-
گنبد طاقدیس
لغتنامه دهخدا
گنبد طاقدیس . [ گُم ْ ب َ دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بمعنی گنبد صوفی لباس است که کنایه از آسمان باشد. (برهان ) (آنندراج ). رجوع به گنبد صوفی لباس شود.
-
گنبد غازان
لغتنامه دهخدا
گنبد غازان . [ گُم ْ ب َ دِ ] (اِخ ) رجوع به شنب غازان شود.
-
گنبد غفاریه
لغتنامه دهخدا
گنبد غفاریه . [ گُم ْ ب َ دِ غ َ ری ی َ ] (اِخ ) چهارمین مزار مراغه موسوم به گنبد غفاریه است . وجه تسمیه اش نزدیک بودن آن به مدرسه غفاریه است . تاریخ این بنا ده سال قبل از بنای گنبد سلطان الجایتو خدابنده است و در سنوات (736 - 716 هَ . ق .) 1335 - 131...
-
گنبد فلک
لغتنامه دهخدا
گنبد فلک . [ گُم ْ ب َ دِ ف َ ل َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آسمان است : از گنبد فلک ندی آمد به گوش اوکای گنبد تو کعبه ٔ حاجت روای خاک .خاقانی .
-
گنبد قوس
لغتنامه دهخدا
گنبد قوس . [ گُم ْ ب َ دِ ق َ ] (اِخ ) خرابه های واقع بر کنار گرگان رود [ مازندران ] (ترکمانی ). (از جغرافیای شمال ایران ص 452).
-
گنبد کبود
لغتنامه دهخدا
گنبد کبود. [ گُم ْ ب َ دِ ک َ ] (اِخ ) برجی است [ در آمل ] داری گنبدی مخروب که سابقاً با کاشیهای آبی مفروش بوده و این نام نیز به همان جهت است . رجوع به سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 63 شود.
-
گنبد کبود
لغتنامه دهخدا
گنبد کبود. [ گُم ْ ب َ دِ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سلگی شهرستان نهاوند که در 2000گزی باختر شهر نهاوند و 4000گزی جنوب خاوری مارسی بان واقع شده است . هوای آن سرد و سکنه اش 500 تن است . آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن حبوبات و لبنیات و شغل اه...
-
گنبد کبود
لغتنامه دهخدا
گنبد کبود. [ گُم ْ ب َ دِ ک َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از آسمان است .
-
گنبد کردن
لغتنامه دهخدا
گنبد کردن . [ گُم ْ ب َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نوعی از جست حیوانات که به هر چهار پا جهند، مانند: جست آهو. (آنندراج ). گنبد. گنبده . گنبدی . گنبد زدن : و چون [ بازشکاری ] برخیزدو گنبد کند... تشویش سپاه باشد. (نوروزنامه ص 56).شیر نر گنبد همی کرد از لغز در...
-
گنبد کوز
لغتنامه دهخدا
گنبد کوز. [ گُم ْ ب َ دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از آسمان است : میل در سرمه دان نرفته هنوزبازیی بازکرد گنبد کوز. نظامی (هفت پیکر چ وحید ص 312).رجوع به گنبد گوز شود.
-
گنبد کیرمان
لغتنامه دهخدا
گنبد کیرمان . [ گُم ْب َ دِ ] (اِخ ) گنبدی است عظیم (در فیروزآباد فارس ) که «طول چهار دیوار این گنبد تا زیر قبه ٔ آن 75 گز است و این دیوارها از سنگ خارا برآورده است و پس قبه ای عظیم از آجر بر سر آن نهاده و آب از یک فرسنگ از سر کوه رانده و به فواره ای...
-
گنبد گبر
لغتنامه دهخدا
گنبد گبر.[ گُم ْ ب َ دِ گ َ ] (اِخ ) رجوع به گنبد جبلیه شود.