کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گناه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
گناه شستن
لهجه و گویش تهرانی
غیبت کردن ،تهمت زدن
-
بی گناه گونه
لغتنامه دهخدا
بی گناه گونه . [ گ ُ ن َ / ن ِ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) همچون بی گناهان . مانند بی گناهان . نزدیک بوضع و حالت مردم بی گناه : با این همه خداوند لختی ندانست که من در حدیث خوارزم بی گناه گونه بودم . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 486).
-
منزه از گناه
دیکشنری فارسی به عربی
معصوم
-
گناه و ثواب
فرهنگ گنجواژه
متضاد.
-
گناه و جرم
فرهنگ گنجواژه
جرم.
-
جُرم و گناه
فرهنگ گنجواژه
جرم.
-
initiative versus guilt
ابتکار در برابر احساس گناه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] مرحلۀ سوم تحول در نظریۀ اریکسون که محور آن احساس آزادی کودک در طرحریزی و راهاندازی و بهکارگیری شکلهای مختلف خیالپردازی و بازی و فعالیتهای دیگر است
-
کسی را از گناه بری کردن
دیکشنری فارسی به عربی
بري
-
جستوجو در متن
-
deadly sin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گناه مرگبار، گناه کبیره
-
معصوم
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) بی گناه ، نگاه داشته شده از گناه .
-
معصوم
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] ma'sum ۱. بازداشتهشده از گناه.۲. کسی که در عمر خود گناه نکرده باشد.
-
وارز
واژهنامه آزاد
وارز به معنی گناه کار و ورز به معنی گناه است
-
innocently
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی گناه
-
unimpatient
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی گناه
-
unglaring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی گناه