کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گم و گور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
گم کرده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) gomkarde ۱. ازدستداده.۲. [قدیمی] نابودکرده.
-
گم گشتگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) gomgaštegi ۱. گمشدگی.۲. گمراهی.
-
گم گشته
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) gomgašte گمشده؛ ناپدیدشده.
-
گم نشان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] gomnešān آنکه نامونشانی از او نباشد.
-
گم شده
فرهنگ فارسی معین
(گُ. شُ دِ) (ص .) واقع در جایی نامعلوم یا فراموش شده .
-
گم گشتن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گَ تَ) (مص م .) گم شدن ، گم گردیدن .
-
گم گشتگی
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گَ تِ) (حامص .) گمراهی ، ضلالت .
-
گم کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اخطا في وضع , افقد , حير , رمية خاطية
-
گم کردن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: max bekeri طاری: max vâkard(mun) طامه ای: max kardan طرقی: max vâkardmun کشه ای: max vâkardmun نطنزی: max kardan
-
گُم آویدن
لهجه و گویش بختیاری
gom-âvidan گم شدن.
-
گَم زِیدن
لهجه و گویش بختیاری
gam zeydan گاز زدن، به دندان گرفتن.
-
گُم بودن
لهجه و گویش تهرانی
مطرح نبودن
-
گم نام
واژهنامه آزاد
پیدا نشده - بدون عنوان
-
گم گرفتن چیزی
لغتنامه دهخدا
گم گرفتن چیزی . [ گ ُ گ ِ رِت َ ن ِ ] (مص مرکب ) معدوم انگاشتن آن چیز را. || قصد نه نمودن به آن چیز. (غیاث ) (آنندراج ).
-
missing contact analysis
تحلیل اتصال گمشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] روشی برای شنـاسایی بـرهـمکنـشهـایی ویژۀ دنـا ـ پروتـئین (DNA-protein) ازطریق تغییر نشانی جایگاه بر روی دِنا پیش از اتصال پروتئین به آن