کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گمنامی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گمنامی
/gomnāmi/
معنی
بی نامونشان بودن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. بینامی، بینشانی، خمول، ناشناختگی، ناشناسی
۲. بیسروپایی ≠ اشتهار، شهرت
دیکشنری
anonymity, obscurity
-
جستوجوی دقیق
-
گمنامی
لغتنامه دهخدا
گمنامی . [ گ ُ ] (حامص مرکب ) بی نام بودن . بی نام و نشان بودن . خامل ذکر بودن . خمول . غمیضه . (منتهی الارب ).- امثال : شهرت بشر به که گمنامی . (کیمیای سعادت ).گم نامی به که بدنامی . (امثال و حکم دهخدا چ 3 ص 1323).
-
گمنامی
واژگان مترادف و متضاد
۱. بینامی، بینشانی، خمول، ناشناختگی، ناشناسی ۲. بیسروپایی ≠ اشتهار، شهرت
-
anonymity
گمنامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] غیرقابلتشخیص بودن از سایر هستارها در یک ویژگی مشخص
-
گمنامی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) gomnāmi بی نامونشان بودن.
-
گمنامی
دیکشنری فارسی به عربی
سرية , غموض , نسيان
-
واژههای مشابه
-
sender anonymity
گمنامی فرستنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] در یک سامانۀ پیام، عدم امکان شناسایی فرستندۀ پیام ازطریق شنود
-
recipient anonymity
گمنامی گیرنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی، مهندسی مخابرات] در یک سامانۀ پیام، عدم امکان شناسایی گیرندۀ پیام ازطریق شنود
-
از بوته فراموشی یا گمنامی دراوردن
دیکشنری فارسی به عربی
انبش
-
جستوجو در متن
-
خمول
واژهنامه آزاد
گمنامی
-
بینامی
واژگان مترادف و متضاد
بینشانی، خمول، گمنامی ≠ ناموری
-
غموض
دیکشنری عربی به فارسی
ابهام , تيرگي , تاري , گمنامي
-
anonymity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناشناس بودن، گمنامی، بینامی
-
ناموری
واژگان مترادف و متضاد
اشتهار، شهرت، نامبرداری، نامجویی ≠ گمنامی