کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گلبخش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
گل
فرهنگ فارسی معین
باقالی (گُ) (ص .) دارای خال ها یا لکه های رنگی در یک زمینة مشخص .
-
گل
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) [ انگ . ] (اِ.) 1 - دروازه ، در بازی هایی مانند فوتبال ، جایی که باید توپ داخل آن شود تا امتیاز به دست بیاید. 2 - امتیازی که پس از عبور توپ از دروازه یا سبد یک تیم به تیم مقابل تعلق گیرد.
-
گل
فرهنگ فارسی معین
(گِ) [ په . ] (اِ.) خاک آمیخته با آب . ؛ در جایی را ~گرفتن کنایه از: جایی را یک باره تعطیل کردن .
-
گل
فرهنگ فارسی معین
(گَ) (اِ.) (عا.) گردن ، گلو.
-
گل
دیکشنری فارسی به عربی
زهرة , طين , عرين
-
گَلْ
لهجه و گویش گنابادی
gal در گویش گنابادی یعنی ورز دادن گِلْ با پا ، چرخاندن ، دور دادن
-
گَلَ
لهجه و گویش گنابادی
gala در گویش گنابادی یعنی دهان
-
گل
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: gel طاری: gel طامه ای: gel طرقی: gel کشه ای: gel نطنزی: gel
-
گل
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: gol طاری: gol طامه ای: gol طرقی: gol کشه ای: gol نطنزی: gol
-
گَل
لهجه و گویش بختیاری
gal 1. تنگه؛ 2. محل برخورد دو کوه؛ 3. محل اتصال دو ران.
-
گَل
لهجه و گویش تهرانی
روی:گل دیفال، گل درخت، گل میخ
-
گَل
لهجه و گویش تهرانی
گلو،گردن
-
گُل
لهجه و گویش تهرانی
نقش
-
گُل
لهجه و گویش تهرانی
جرم سوخته سر فتیله
-
گُل
لهجه و گویش تهرانی
قسمت خوب میوه و غیره