کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گلکاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گلکاری
لغتنامه دهخدا
گلکاری . [ گ ِ ] (حامص مرکب ) عمل گلکار. شغل گلکار. طیانت . (دهار) (منتهی الارب ). بنایی .
-
واژههای مشابه
-
گلکاری کردن
لغتنامه دهخدا
گلکاری کردن .[ گ ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بنایی کردن . کار گل کردن .
-
گلکاری کردن
دیکشنری فارسی به عربی
زهرة
-
گُل و گُلکاری
فرهنگ گنجواژه
محل سبز و گلکاری.
-
واژههای همآوا
-
گل کاری
لغتنامه دهخدا
گل کاری . [ گ ُ ] (حامص مرکب ) نقش و نگار. گل و بوته که بالای جامه و دیوار و مانند آن نمایند. (آنندراج ) : در نگارندگی و گل کاری وحی صنعت مراست پنداری . نظامی .|| گل کاشتن . عمل گُل کار.
-
گل کاری
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِ.) 1 - عمل یا فرایند کاشتن و پرورش گل . 2 - جایی که در آن گل کاشته اند.
-
جستوجو در متن
-
گل و سبزه
فرهنگ گنجواژه
گلکاری.
-
گل و سَمَن
فرهنگ گنجواژه
گلکاری.
-
floricultural
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گلخانه ای، وابسته به گلکاری
-
flowered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گلدار، گل کردن، شکوفه دادن، گلکاری کردن
-
گلباز
لهجه و گویش تهرانی
کسی که به گلکاری علاقه زیادی دارد.
-
parterres
دیکشنری انگلیسی به فارسی
parterres، در طول زمین، باغچه گلکاری