کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گلکار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گلکار
/gelkār/
معنی
۱. کارگری که در کارهای ساختمانی کار میکند.
۲. بنا؛ والادگر؛ گِلگرو.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بنا، گلغر
دیکشنری
florist
-
جستوجوی دقیق
-
گلکار
لغتنامه دهخدا
گلکار.[ گ ِ ] (ص مرکب ) بنا و معمار. (آنندراج ). طیان . (ملخص اللغات ). راز. (فرهنگ اسدی نخجوانی ). گل گر. دیوارگر. چینه کش . پاخیره زن . آنکه کار گل کند : تن خاکی است گل از گریه ٔ بسیار مراآه اگر دست نگیرد بت گلکار مرا. سیفی (از آنندراج ).چو مرگم رس...
-
گلکار
واژگان مترادف و متضاد
بنا، گلغر
-
گلکار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹گلیگر، گلیکار› [قدیمی] gelkār ۱. کارگری که در کارهای ساختمانی کار میکند.۲. بنا؛ والادگر؛ گِلگرو.
-
گلکار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) golkār ۱. کسی که کارش کاشتن گل است؛ باغبان.۲. [قدیمی] رنگرز.
-
گلکار
فرهنگ فارسی معین
(گُ) (ص شغ .) آن که گل در باغ ها و باغچه ها می کارد.
-
گلکار
فرهنگ فارسی معین
(گِ) (ص شغ .) آن که در کارهای ساختمانی کار گِل کاری و درست کردن گِل بااوست .
-
گلکار
دیکشنری فارسی به عربی
بائع الزهور
-
جستوجو در متن
-
بنایی
فرهنگ واژههای سره
گلکار
-
گلگر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] gelgar = گِلکار
-
بنا
فرهنگ واژههای سره
سازه، گلکار
-
بائع الزهور
دیکشنری عربی به فارسی
گفلروش , گلکار
-
florist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گلدار، گلفروش، گلکار
-
گلکاری
لغتنامه دهخدا
گلکاری . [ گ ِ ] (حامص مرکب ) عمل گلکار. شغل گلکار. طیانت . (دهار) (منتهی الارب ). بنایی .
-
باغبان
واژگان مترادف و متضاد
گلکار، بستانپیرا، بستانی، بستی، چمنپیرا، نگهبان باغ