کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گلچینی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گلچینی
/golčini/
معنی
چیدن گل؛ عمل گلچین.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
گلچینی
لغتنامه دهخدا
گلچینی . [ گ ُ ] (حامص مرکب ) انتخاب . به گزینی . گزیدن نیکوهای چیزی . اجتباء.
-
گلچینی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) golčini چیدن گل؛ عمل گلچین.
-
واژههای همآوا
-
گل چینی
لغتنامه دهخدا
گل چینی . [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اسفیورد شوراب بخش مرکزی شهرستان ساری واقع در 2500گزی جنوب ساری و 2000گزی ایستگاه راه آهن . هوای آن معتدل و دارای 70 تن سکنه است . آب آن از رودخانه ٔ تجن و محصول آن برنج ، غلات ، پنبه ، کنجد و صیفی است . شغل ...
-
جستوجو در متن
-
زاهدی
لغتنامه دهخدا
زاهدی . [ هَِ ] (اِخ ) مختار ملقب به نجم الدین و مکنی به ابوالرجا فرزند محمودبن محمد زاهدی غزمینی . متوفی در 658 هَ . ق . است . وی از شاگردان بدیعبن ابی منصور عراقی بوده است وی از کتاب منیةالفقهاء استاد خویش که در موضوع فقه حنفی است گلچینی تهیه کرده ...
-
گل
لغتنامه دهخدا
گل . [ گ ُ ](اِ) در اوراق مانوی (به پارتی ) ور (گل سرخ )، اوستا وردا ، ارمنی ورد ، پهلوی گول ، ورتا ، ورد ، معرب «وَرد»، قیاس کنید با ارمنی ، وردژس ، کردی ، گول (گل سرخ )، گول ، (خار) زازا ویل ، گیلکی گول ، به عربی ورد خوانند. (از حاشیه ٔ برهان قاطع ...