کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گلوک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گلوک
لغتنامه دهخدا
گلوک . [ گ ِ ] (ص ) در تداول گناباد خراسان ، گل آلود. گویند: این آب گلوک است .
-
گلوک
لغتنامه دهخدا
گلوک . [ گ ُ ] (اِ) نوعی ازحبوبات که گاو دشتی خورد. (از شعوری ج 2 ورق 320).
-
گلوک
لغتنامه دهخدا
گلوک . [ گْلو / گ ِ ] (اِخ ) کریستف ویلیبالد (1714 - 1787 م .). آهنگساز آلمانی که در وایدنوانگ متولد شد. وی مصنف اپرای ارفه ، آلسست و... بود. او اپرا را بشیوه ٔ ساده و هیجان انگیز طبیعی درآورد. عظمت سبک خود را در زبردستی در انشاء مشخص کرد و مدتی را د...
-
گلوک
واژهنامه آزاد
گِلُوْک:(gelouwk) در گویش گنابادی یعنی گل آلود
-
واژههای مشابه
-
گِلُوْک
لهجه و گویش گنابادی
gelouwk در گویش گنابادی یعنی گل آلود
-
واژههای همآوا
-
گِلُوْک
لهجه و گویش گنابادی
gelouwk در گویش گنابادی یعنی گل آلود
-
جستوجو در متن
-
Gluck
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گلوک
-
gleek
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گلوک
-
غلوک
لغتنامه دهخدا
غلوک . [ غ ُ ] (اِخ ) تلفظ عربی گلوک . رجوع به گلوک و اعلام المنجد شود.
-
ژمه لی
لغتنامه دهخدا
ژمه لی . [ ژُ م ِ ] (اِخ ) نیکلا. نام ترانه ساز ایتالیائی ملقب به «گلوک دلیتالی » . مولد بسال 1714 در آورسا و وفات بسال 1774 م .
-
هارمونیکا
لغتنامه دهخدا
هارمونیکا. [ م ُ ] (فرانسوی ، اِ) هارمنیکا. اصطلاح مخصوص ابزار موسیقی است که صدا در آنها با لرزاندن گیلاس های شیشه ای (زنگهای شیشه ای ) به وجود می آید. اصل کلمه هارمنیکای شیشه ای از قرن هجدهم مصطلح شد که ابزارهای موسیقی به نام جامهای موسیقی متداول شد...