کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گلودرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گلودرد
لغتنامه دهخدا
گلودرد. [ گ ُ / گ َ دَ ] (اِ مرکب ) درد گلو. ناراحتی در گلو : گلودرد آفاق را از عیارلعابی زجاجی دهد روزگار.نظامی .
-
angina 2
گلودرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] اصطلاحی قدیمی برای هرنوع درد در گلو
-
گلودرد
دیکشنری فارسی به عربی
نوبة قلبية
-
جستوجو در متن
-
آنژین
فرهنگ واژههای سره
گلودرد
-
purulency
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گلودرد
-
multure
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گلودرد
-
pharyngealization
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گلودرد
-
gavelled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گلودرد
-
purulently
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گلودرد
-
nettlefoot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گلودرد
-
gulosity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گلودرد
-
septic sore throat
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گلودرد صرعی
-
strangles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خفه می شود، گلودرد و زکام
-
نوبة قلبية
دیکشنری عربی به فارسی
گلودرد , ورم گلو , انژين