کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گلوته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گلوته
لغتنامه دهخدا
گلوته . [ گ ُ ت َه ْ ] (اِ مرکب ) کلاهی باشد گوشه دار پرپنبه که بیشتر بجهت طفلان دوزند و گوشه های آنرا در زیر چانه ٔ ایشان بندند و وجه تسمیه اش خود ظاهر است . (برهان ) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
gluteus
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گلوته، سرین، ماهیچه سرین، کفل
-
کلوته
فرهنگ فارسی معین
(کُ تَ یا تِ) (اِ.) = گلوته : 1 - کلاهی گوشه دار که لای بین آستر و رویة آن را بر پنبه کنند و آن را کودکان و نیز صوفیان پوشند و گوش های آن را در زیر چانه بندند. 2 - روپاکی مانند دام که دخترگان بر سر گذارند؛ شبکه .