کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گلوبین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گلوبین
/golobin/
معنی
پروتئینی نامحلول در آب و محلول در اسید و قلیا که با هماتین ترکیب میشود و هموگلوبین را میسازد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
گلوبین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: globine] (زیستشناسی) golobin پروتئینی نامحلول در آب و محلول در اسید و قلیا که با هماتین ترکیب میشود و هموگلوبین را میسازد.
-
جستوجو در متن
-
globin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گلوبین
-
هموگلبین
لغتنامه دهخدا
هموگلبین . [ هَِ م ُ گْل ُ / گ ُ ل ُ ] (فرانسوی ، اِ) ماده ٔ آهن دار قرمزرنگ گلبولهای سرخ خون . (فرهنگ فرانسه به فارسی نفیسی ). که مرکب از هماتین و گلوبین است . (از گیاه شناسی ثابتی ص 79).