کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گلاویز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گلاویز
/galāviz/
معنی
آویخته؛ آویزان.
〈 گلاویز شدن: (مصدر لازم) [عامیانه] با هم دست به یخه شدن؛ گریبان یکدیگر را گرفتن؛ به همآویختن دو نفر هنگام زدوخورد یا کشتی گرفتن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. درآویختن
۲. درگیر، دستبهیقه
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
گلاویز
لغتنامه دهخدا
گلاویز. [ گ ُ ] (اِ مرکب ) گل آویز که برای زینت کاشته میشود و رنگ قرمز مخصوص دارد. (گیاه شناسی گل گلاب ص 232). رجوع به هرمزدنامه ٔ پورداود ص 220 و 221 شود.
-
گلاویز
واژگان مترادف و متضاد
۱. درآویختن ۲. درگیر، دستبهیقه
-
گلاویز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) galāviz آویخته؛ آویزان.〈 گلاویز شدن: (مصدر لازم) [عامیانه] با هم دست به یخه شدن؛ گریبان یکدیگر را گرفتن؛ به همآویختن دو نفر هنگام زدوخورد یا کشتی گرفتن.
-
گلاویز
فرهنگ فارسی معین
(گَ) (ص فا.) دست به گریبان ، دست به یقه .
-
گلاویز
واژهنامه آزاد
باهم در گیر شدن، بر روی هم زدن، دیدم دو گنجشک باهم گلاویز شدند و گربه یی هردو را بلعید
-
واژههای مشابه
-
گلاویز شدن
لغتنامه دهخدا
گلاویز شدن . [ گ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) دست به یقه شدن . دست به گریبان شدن با کسی . درآویختن با کسی . رجوع به گل آویز شود.
-
گلاویز شدن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . شُ دَ) (مص م .) دست به گریبان شدن .
-
واژههای همآوا
-
گل آویز
لغتنامه دهخدا
گل آویز. [ گ َ ] (نف مرکب ) دست به گریبان . دست به یقه . مرکب است از گلو و آویز. آویختن .
-
جستوجو در متن
-
برآویختن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) [قدیمی] bar[']āvixtan آویختن به یکدیگر؛ گلاویز شدن.
-
وُر پِریدن
لهجه و گویش بختیاری
vor-peridan گلاویز شدن، دعوا کردن.
-
دستبهیقه
واژگان مترادف و متضاد
دستبهیخه، گریبانگیری، گلاویز
-
دس به یَخّه
لهجه و گویش بختیاری
das-be-yaxxa دست به یقه، گلاویز.