کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گلائی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گلائی
لغتنامه دهخدا
گلائی . [ گ َل ْ لا ] (اِ) در لهجه ٔ آذری ، گله و گله گی .
-
گلائی
لغتنامه دهخدا
گلائی . [ گ َل ْ لا ] (اِ) شتر یا اسب که بمرتع برای مدتی رها باشد .
-
واژههای مشابه
-
گلائی صحرائی
لغتنامه دهخدا
گلائی صحرائی . [ گ َ ص َ ] (ص مرکب ) بی تربیت که راه و رسم نداند. بی مربی .- گلائی صحرائی بارآمده بودن یا گلائی صحرائی بزرگ شده بودن ؛ بی مربی بزرگ شده بودن .