کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گفت و شنید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گفت و شنید
معنی
( ~ُ ش ) (اِمص .) نک گفت و شنود.
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
گفت و شنید
لغتنامه دهخدا
گفت و شنید. [ گ ُ ت ُ ش َ / ش ِ ] (ترکیب عطفی ، اِمص مرکب ) گفتن و شنیدن . سخن گفتن و پاسخ شنفتن . محاوره . گفتگو. بحث و مجادله : سواری ده از رومیان برگزیدکه گویند و دانند گفت و شنید. فردوسی .چون هنرمند شد به گفت و شنیدهنرآموزی سلاح گزید. نظامی .ما ز...
-
گفت و شنید
فرهنگ فارسی معین
( ~ُ ش ) (اِمص .) نک گفت و شنود.
-
گفت و شنید
فرهنگ گنجواژه
گفتگو، محاوره.
-
واژههای مشابه
-
sleep talking
خوابگفت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] سخن گفتن در هنگام خواب
-
گفت وشنید
دیکشنری فارسی به عربی
محادثة
-
ضمنا باید گفت
فرهنگ واژههای سره
در ادامه باید گفت
-
نکته ای گفت
دیکشنری فارسی به عربی
أبدي ملاحظهً
-
تسلیت گفت به او
دیکشنری فارسی به عربی
أخَذَ بخاطِره
-
در ادامه سخنانش گفت
دیکشنری فارسی به عربی
استطرد
-
جستوجو در متن
-
شنید
لغتنامه دهخدا
شنید. [ ش َ / ش ِ ] (مص مرخم ، اِمص ) مصدر مرخم چنانکه در گفت و شنید. (از یادداشت مؤلف ). شنیدن : گفت و شنید. (فرهنگ فارسی معین ). شنیدن . استماع . (ناظم الاطباء) : و آن حال یکی صد شد که دید روز با شنید جمع شد. (تذکرةالاولیاء).
-
مقاوله
فرهنگ فارسی معین
(مُ وَ لَ یا وِ لِ) [ ع . مقاولة ] 1 - (مص ل .) گفت و شنید کردن با کسی . 2 - قول و قرار گذاشتن . 3 - (اِمص .) گفت و شنید. 4 - (اِ.) قرارداد، قول نامه .
-
شنید
لغتنامه دهخدا
شنید. [ ش َ ] (اِ) منقارمرغان . || چنگال مرغان . (ناظم الاطباء). این کلمه را به دو معنی فوق ناظم الاطباء آورده است و مصحف است و صحیح کلمه «شند» است . رجوع به شند شود.
-
conversations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گفتگو، مکالمه، صحبت، محاوره، گفت و شنید، سخن