کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گفت و شنود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گفت و شنود
معنی
(گُ تُ شُ) (اِمص .) 1 - گفتن و شنیدن مکالمه . 2 - مباحثه ، جر و بحث .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
colloquy, communication, conversation, dialog, dialogue, discourse, give-and-take, talk
-
جستوجوی دقیق
-
گفت و شنود
لغتنامه دهخدا
گفت و شنود. [ گ ُ ت ُ ش َ / ش ِ / ش ُ ] (ترکیب عطفی ، اِمص مرکب ) گفتن و شنودن . مباحثه . مکالمه . جر و بحث : تااز برای گفت و شنود است خلق راگوش سخن نیوش و زبان سخن گزار.سوزنی .عمری گذشت و گفت و شنود تو رو ندادای بی نصیب گوشم و ای بی نوا لبم . عرفی (...
-
گفت و شنود
فرهنگ فارسی معین
(گُ تُ شُ) (اِمص .) 1 - گفتن و شنیدن مکالمه . 2 - مباحثه ، جر و بحث .
-
واژههای مشابه
-
sleep talking
خوابگفت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] سخن گفتن در هنگام خواب
-
گفت وشنید
دیکشنری فارسی به عربی
محادثة
-
ضمنا باید گفت
فرهنگ واژههای سره
در ادامه باید گفت
-
نکته ای گفت
دیکشنری فارسی به عربی
أبدي ملاحظهً
-
تسلیت گفت به او
دیکشنری فارسی به عربی
أخَذَ بخاطِره
-
در ادامه سخنانش گفت
دیکشنری فارسی به عربی
استطرد
-
واژههای همآوا
-
گفتوشنود
واژگان مترادف و متضاد
گفتگو، گفتوشنید، محاوره، مکالمه
-
گفت و شُنُود
فرهنگ گنجواژه
محاوره.
-
جستوجو در متن
-
شنود
لغتنامه دهخدا
شنود. [ ش َ / ش ِ / ش ُ ] (مص مرخم ، اِمص ) شنودن .عمل شنودن . اِستماع . مقابل گفت . (یادداشت مؤلف ).- شنود و گفت ؛ شنیدن و گفتن : گرنه از بهر شنود و گفت مدح تو بدی آدمی را نافریدی ذوالمنن گوش و دهن . سوزنی .- گفت و شنود ؛ سخن کردن و استماع نمودن :...
-
شنود
فرهنگ فارسی معین
(شُ) 1 - (اِمص .) عمل شنیدن . 2 - (اِ.) دستگاه رسانه ای مخفی برای جاسوسی و کنترل مخالفان .