کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گفتگویی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گفتگویی
دیکشنری فارسی به عربی
عامي
-
جستوجو در متن
-
dialogistically
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گفتگويي
-
دیالوگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: dialogue] diyālog ۱. (ادبی، سینما، تئاتر) گفتگویی که میان اشخاص یک داستان، نمایشنامه یا فیلم صورت میگیرد.۲. گفتگو در مورد مسائل فرهنگی، اجتماعی و مانند آن.
-
فاسانجانپوچ
واژهنامه آزاد
عبارتی طنز برای پایان دادن به هر نوع بحث و گفتگویی ـ کی میآی بریم؟ ـ فاسانجانپوچ
-
عامي
دیکشنری عربی به فارسی
گفتگويي , محاوره اي , مصطلح , اصطلا حي , خواباندن , دفن کردن , گذاردن , تخم گذاردن , داستان منظوم , اهنگ ملودي , الحان , غير متخصص , ناويژه کار , خارج از سلک روحانيت , غير روحاني
-
هوش داشتن
لغتنامه دهخدا
هوش داشتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) باهوش بودن . هشیار بودن : نه مطرب که آواز پای ستورسماع است اگر ذوق داری و هوش . سعدی .یکی گفت : هیچ این پسر عقل و هوش ندارد بمالش به تعلیم گوش . سعدی . || هوش خودرا متوجه چیزی کردن : گفتگویی ظاهر آمد چون غبارمدتی خاموش ...
-
جبروت
لغتنامه دهخدا
جبروت . [ ج َ ب َ ] (ع اِمص ) بزرگواری . (مهذب الاسماء) (السامی ). عظمت . کبر. (اقرب الموارد). عظمت و بزرگی . تکبر. (آنندراج ) (غیاث اللغات ).عظمت . بزرگی . تکبر. کیاباد. نخوت . (ناظم الاطباء). کبر. سرکشی . کبریا. جبریاء. (منتهی الارب ). جَبْروت جُبْ...
-
بیش
لغتنامه دهخدا
بیش . (ص ، ق ) زیادتی و افزونی . (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ). زیادت . زیاده . بَس . بسیار. افزون . فزون . علاوه .مقابل کم . وَس . کثیر. (یادداشت مؤلف ) : بودنی بود می بیار اکنون رطل پر کن مگوی بیش سخون . رودکی .پس بیش مشنوان سخن باطل کسی کز شارس...
-
پیران
لغتنامه دهخدا
پیران . (اِخ ) پهلوانی مشهور از توران و سرلشکر افراسیاب فرزند ویسه . (برهان ) (جهانگیری ). نام سپه سالار افراسیاب . صاحب قاموس الاعلام ترکی آرد: یکی از قهرمانان افراسیاب پادشاه مشهور توران است . در جنگهائی که بر اثرقتل سیاوش میان ایران و توران بوقوع ...