کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گفتمان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گفتمان
معنی
(گُ تِ) (اِمص .) گفت و گو، مباحثه .
فرهنگ فارسی معین
مترادف و متضاد
گفتار، مقال
فعل
بن گذشته: گفتمان کرد
بن حال: گفتمان کن
دیکشنری
debate, discourse, disputation, dispute
-
جستوجوی دقیق
-
گفتمان
واژگان مترادف و متضاد
گفتار، مقال
-
discourse
گفتمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] واحد زبانی موردمطالعه در گفتمانشناسی
-
گفتمان
فرهنگ فارسی معین
(گُ تِ) (اِمص .) گفت و گو، مباحثه .
-
گفتمان
واژهنامه آزاد
گفت و گو - گفت و گوی جدی در باره ی موضوعی واحد
-
واژههای مشابه
-
discourse analysis, DA
گفتمانشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] نظریهها و روشهای بررسی گفتمان متـ . تحلیل گفتمان
-
تحلیل گفتمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← گفتمانشناسی
-
تحلیل گفتمان
واژهنامه آزاد
گفتگو و مباحثه با دیگران، از مقدمه به نتایج رسیدن، طرز عمل شفاهی یا نوشتاری در یک حیطه موضوعی که در مورد آن بحث می شود
-
critical discourse analysis, CDA
گفتمانشناسی انتقادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] نظریهها و روشهای بررسی تبیینی گفتمان از دیدگاه فرهنگی و سیاسی و اجتماعی با هدف تعدیل مناسبات قدرت متـ . تحلیل گفتمان انتقادی
-
تحلیل گفتمان انتقادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← گفتمانشناسی انتقادی
-
جستوجو در متن
-
بحث و تبادل نظر
فرهنگ واژههای سره
گفتمان
-
discoursiveness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گفتمان
-
ابتحاث
فرهنگ واژههای سره
کاویدن، گُفتمان
-
تبادل نظر
فرهنگ واژههای سره
گفتگو، گفتمان