کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گشودنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گشودنی
لغتنامه دهخدا
گشودنی . [ گ ُ دَ ] (ص لیاقت ) چیزی که لایق گشادن باشد. رجوع به گشادن و گشودن شود.
-
جستوجو در متن
-
ناگشودنی
واژگان مترادف و متضاد
لاینحل، معمایی ≠ گشودنی
-
واکردنی
لغتنامه دهخدا
واکردنی . [ک َ دَ ] (ص لیاقت ) بازکردنی . گشودنی . گشادنی . قابل باز کردن . که بتوان بازش کرد. رجوع به واکردن شود.
-
عذراء
لغتنامه دهخدا
عذراء. [ ع َ ] (ع ص ) بکر. (برهان ) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). ج ، عَذاری . و عَذاری ̍ و عَذراوات . دوشیزه . (منتهی الارب ). دختر دست نخورده ٔ غیرمدخوله : یک رضای شاه شاه آمد عروس طبع رااز کرم کابین عذرا برنیاید بیش از این . خاقانی .چون تویی خ...