کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گشای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
منصوبه گشای
لغتنامه دهخدا
منصوبه گشای . [م َ ب َ / ب ِ گ ُ ] (نف مرکب ) آنکه در بازی شطرنج و حل غوامض آن مهارت داشته باشد، و مجازاً مشکل گشا و آنکه بر حل معضلات تواناست . گشاینده ٔ غوامض : میراث ستان هفت کشورمنصوبه گشای چار گوهر. نظامی .منصوبه گشای بیم و امیدمیراث ستان ماه و ...
-
افسون گشای
لغتنامه دهخدا
افسون گشای . [ اَ گ ُ ] (نف مرکب )کارآزموده در جادوگری . افسون گشا. (ناظم الاطباء).
-
چهره گشای
لغتنامه دهخدا
چهره گشای . [ چ ِ رَ / رِ گ ُ ] (نف مرکب ) چهره گشا. آنکه چهره گشاید. که روی باز کند که رخسار گشاده سازد. که پرده از رخ بیکسو زند : اندرین موسم نوروز که از لطف هوالعبتان بینی در انجمن چهره گشای . شرف شفروه . || صورتگر. نقاش : نقش دلبند دلگشای تراخامه...
-
personal unblocking key code, PUK code
کد قفلگشای شخصی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] کدی که پس از سه بار ورود اشتباه شناسه، قادر به رفع مسدودیت از گوشی تلفن همراه است
-
بند و گشای
لغتنامه دهخدا
بند و گشای . [ ب َ دُ گ ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) بند و گشاد. حل و عقد : چنین تا ز تقدیر حکم خدای که بی حکم او نیست بند و گشای . شمسی (یوسف و زلیخا).ز سختی و سستی و بند و گشای که دیدند پیغمبران خدای . شمسی (یوسف و زلیخا).نصیحت است مرا بر تو گرچه خص...
-
general problem solver, GPS 2
نرمافزار مشکلگشای عام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] برنامهای رایانهای که عملکرد انسان در حل مسائل را شبیهسازی میکند
-
جستوجو در متن
-
کشای
لغتنامه دهخدا
کشای . [ ک ُ ] (نف مرخم ) کشاینده . کشا. (از آنندراج ). گشای .- آسان کشای ؛ آسان گشای . (آنندراج ).- برقعکشای ؛ برقعگشای . (آنندراج ).- جهان کشای ؛ جهان گشای . (آنندراج ).- روزه کشای ؛ روزه گشای . (آنندراج ).- کیهان کشای ؛ کیهان گشای . (آنندراج ...
-
ولایت گشا
لغتنامه دهخدا
ولایت گشا. [ وَ / وِ ی َ گ ُ ] (نف مرکب ) ولایت گشای . رجوع به ولایت گشای شود.
-
راهگشا
لغتنامه دهخدا
راهگشا. [ گ ُ ] (نف مرکب ) راهگشای . رجوع به راه گشای شود.
-
حلال
لغتنامه دهخدا
حلال . [ ح َل ْ لا ] (ع ص ) بسیار گشاینده ٔ گره . (غیاث ).- حلال مشکلات ؛ مشکل گشای . بسته گشای .|| فروشنده ٔ روغن کنجد. (غیاث ).
-
گیتی گشایی
لغتنامه دهخدا
گیتی گشایی . [ گ ُ ] (حامص مرکب ) عمل گیتی گشای . جهانگیری . جهانگشایی .
-
فراد
فرهنگ نامها
(تلفظ: farād) گشایش بخش ، گره گشای ، افزون کننده ، گشایش دهنده .
-
کشوفیدن
واژهنامه آزاد
گشودن-رخنه کردن لشکر کشوف=لشکر گشای-شکستن لشکر
-
جینگشای
لغتنامه دهخدا
جینگشای . [ گ ُ ] (اِخ ) جن گشای . جهان گشای .از حکام اولوس جغتای که بسال 734 هَ . ق .1334/ م . بحکومت ماوراءالنهر رسید. (طبقات سلاطین اسلام ص 215).
-
قلعه گشا
لغتنامه دهخدا
قلعه گشا. [ ق َ ع َ گ ُ ] (نف مرکب ) قلعه گشای . گشاینده و فاتح قلعه : همه پولادپوش و آهن خای کین کش و دیوبند و قلعه گشای .نظامی .