کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گسیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گسیل
/gosil/
معنی
۱. روانه کردن؛ فرستادن.
۲. (صفت) روانه؛ فرستاده: ◻︎ نومید مکن گسیل سائل را / بندیش ز روزگار آن سائل (ناصرخسرو: ۲۷۰).
〈 گسیل داشتن: فرستادن کسی به جایی؛ روانه کردن.
〈 گسیل کردن: = 〈 گسیل داشتن
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
ارسال، اعزام، روانه، فرستادن
فعل
بن گذشته: گسیل کرد
بن حال: گسیل کن
دیکشنری
deputation, dispatch, mission
-
جستوجوی دقیق
-
گسیل
لغتنامه دهخدا
گسیل . [گ ُ ] (اِ) گسی . قیاس شود با گیلکی اوسه کودن (فرستادن ). (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). روانه ساختن و فرستادن کسی به جایی . (برهان ) (آنندراج ). گسی . (جهانگیری ) (غیاث ). || دفع کردن . (برهان ) (آنندراج ) (غیاث ) : نومید مکن گسیل سائل رابن...
-
emission
گسیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] فرایند انتشار انرژی امواج الکترومغناطیسی، مانند آنچه از فرستندۀ رادیویی تابیده میشود
-
گسیل
واژگان مترادف و متضاد
ارسال، اعزام، روانه، فرستادن
-
گسیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) ‹گسی› gosil ۱. روانه کردن؛ فرستادن.۲. (صفت) روانه؛ فرستاده: ◻︎ نومید مکن گسیل سائل را / بندیش ز روزگار آن سائل (ناصرخسرو: ۲۷۰).〈 گسیل داشتن: فرستادن کسی به جایی؛ روانه کردن.〈 گسیل کردن: = 〈 گسیل داشتن
-
گسیل
فرهنگ فارسی معین
(گُ) (اِ.) روانه ساختن .
-
گسیل
دیکشنری فارسی به عربی
ارسالية
-
واژههای مشابه
-
گسیل کردن
لغتنامه دهخدا
گسیل کردن . [ گ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) گسی کردن .فرستادن . روانه کردن . ارسال : هشام بر دست خویش لوا بربست سعید را و سی هزار مرد بگزید از مردان مرد و روزی دادشان و گسیل کرد با سعید. (ترجمه ٔ تاریخ طبری بلعمی ). و پس از گسیل کردن ایشان امیر عضدالدوله ی...
-
volcanic emission
گسیل آتشفشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مواد خروجی عمدتاً گازی که براثر فعالیت آتشفشان از آن خارج میشوند
-
acoustic emission
گسیل آکوستیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تولید و انتقال موج تراکمی ناشی از آزادسازی سریع انرژی در جسمی که براثر عامل داخلی یا خارجی تحت تنش باشد
-
alpha emission
گسیل آلفا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] آزاد شدن ذرات آلفای پرسرعت از هستۀ اتمی در فرایند پرتوزایی
-
beta emission
گسیل بتا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] آزاد شدن ذرات بتای پرسرعت از هستۀ اتمی در فرایند پرتوزایی
-
positron emission
گسیل پوزیترون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تابش پوزیترون یا الکترون مثبت از هسته در فرایند واپاشی بتازای هستهای
-
radiated emission
گسیل تابشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] انرژی الکترومغناطیسی تابیده از مدارها، افزارهها، تجهیزات یا سامانهها که ممکن است در سایر سامانهها تداخل الکترومغناطیسی ایجاد کند
-
stimulated emission
گسیل تحریکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] فرایند گسیل تابش الکترومغناطیسی از اتم برانگیخته در میدان تابش الکترومغناطیسی با همان بسامد