کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گسل امتدادلغز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
strike-slip fault, strike-shift fault
گسل امتدادلغز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گسلی که در آن حرکت به موازات امتداد گسل رخ داده باشد
-
واژههای مشابه
-
گریبان گسل
لغتنامه دهخدا
گریبان گسل .[ گ ِ گ ُ س ِ ] (ن مف مرکب ) گریبان گسلیده . گریبان پاره .گریبان چاک . || مجازاً شکفته : غنچه که با باد گشایدش دل شد هم از آن باد گریبان گسل . میرخسرو (از آنندراج ).رجوع به گریبان شود.
-
گسل کردن
لغتنامه دهخدا
گسل کردن . [ گ ُ س ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مخفف گسیل کردن : این بگفت و لشکر را گسل کرد. (اسکندرنامه ٔ نسخه ٔ خطی سعید نفیسی ). رجوع به گسیل کردن شود.
-
fault segment
گسلپاره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] بخشی از گسل با مرزهای قابلتشخیص که معمولاً بهصورت مستقل گسیخته میشود
-
décollement 1/ decollement 1, detachment fault, glide horizon
گسل جدایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] گسل یا زون برشی (shear zone) دارای شیب کم تا تقریباً افقی
-
ring fault
گسل حلقوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گسلی مدور که بهدنبال فرونشست کالدرایی(cauldron subsidence) یا گنبدهای نمکی (diapris) یا برخورد شهابسنگها به وجود میآید
-
fault rock
گسلسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] سنگ خردشده براثر جنبش گسل و سایش دیوارهها بر یکدیگر
-
normal fault
گسل عادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گسلی که در آن فرادیواره نسبت به فرودیواره به سمت پایین حرکت کرده است
-
active fault
گسل فعال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گسلی که در آن اخیراً لغزش رخ داده است و احتمال رخداد مجدد آن در آینده وجود دارد
-
imbricate fault
گسل فلسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، ژئوفیزیک] هریک از مجموعهگسلهای نزدیک و مرتبطبههم در یک ساختار فلسی
-
stepover
گسلگامه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] پهنهای که در آن یک گسل پایان مییابد و گسل دیگر با گامی به چپ یا راست، در همان امتداد شروع میشود
-
capable fault
گسل مستعد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] گسلی که لغزش ناگهانی در امتداد آن ازنظر مکانیکی امکانپذیر است
-
reverse fault, reversed fault
گسل معکوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گسلی که در آن فرادیواره نسبت به فرودیواره به سمت بالا حرکت کرده است و شیب گسل معمولاً از 45 درجه کمتر است
-
نفس گسل
لغتنامه دهخدا
نفس گسل . [ ن َ ف َ گ ُ س ِ ] (نف مرکب ) آنکه بازمی دارد وقطع می کند تنفس و تکلم را. (ناظم الاطباء). نفس بر.