کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گسلیده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گسلیده
/gosa(e)lide/
معنی
۱. بریده.
۲. گسسته.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
گسلیده
لغتنامه دهخدا
گسلیده . [ گ ُ س ِ/ س َ دَ / دِ ] (ن مف ) گسسته . رجوع به گسلیدن شود.
-
گسلیده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] gosa(e)lide ۱. بریده.۲. گسسته.
-
جستوجو در متن
-
گسلیدگی
لغتنامه دهخدا
گسلیدگی . [ گ ُ س ِ / س َ دَ / دِ ] (حامص ) عمل گسلیده . فعل گسلیده . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
-
گریبان گسل
لغتنامه دهخدا
گریبان گسل .[ گ ِ گ ُ س ِ ] (ن مف مرکب ) گریبان گسلیده . گریبان پاره .گریبان چاک . || مجازاً شکفته : غنچه که با باد گشایدش دل شد هم از آن باد گریبان گسل . میرخسرو (از آنندراج ).رجوع به گریبان شود.
-
نیم گسل
لغتنامه دهخدا
نیم گسل . [ گ ُ س ِ ] (ن مف مرکب ) نیم گسسته . نیم گسلیده . شل شده : قلاده نیم گسل گشت و شیر خشم آلود.اثیر اخسیکتی .
-
شتر
لغتنامه دهخدا
شتر. [ ش ُ ت ُ ] (اِ) اُشْتُر، جانوری پستاندار عظیم الجثه از گروه نشخوارکنندگان که خود تیره ای خاص را به وجود می آورد. این پستاندار بدون شاخ است ولی دارای دندانهای نیش میباشد. معده ٔ شتر دارای سه قسمت است و هزارلا (برجستگی و فرورفتگی ) ندارد. در هر پ...