کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گسترش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گسترش
/gostareš/
معنی
۱. گستردگی؛ پهنشدگی.
۲. (اسم) [قدیمی] فرش و هرچیز گستردنی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
انبساط، بسط، تعریض، توسعه، سعه، وسعت
فعل
بن گذشته: گسترش داد
بن حال: گسترش ده
دیکشنری
amplitude, area, breadth, circle, development, diffusion, dimension, enlargement, expansion, extension, range, reach, spread, stretch, width
-
جستوجوی دقیق
-
گسترش
لغتنامه دهخدا
گسترش . [ گ ُت َ رِ ] (اِمص ) (از: گستر + ش ، پسوند اسم مصدر). (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). عمل ِ گسترده . || (اِ) هر چیز را که توان پهن کرد از دام و بساط و فرش و امثال آن . (برهان ) (آنندراج ). فرش : بارگاهی بدو نمود بلندگسترش های بارگاه پرند. نظام...
-
گسترش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← بخش گسترش
-
گسترش
واژگان مترادف و متضاد
انبساط، بسط، تعریض، توسعه، سعه، وسعت
-
گسترش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) gostareš ۱. گستردگی؛ پهنشدگی.۲. (اسم) [قدیمی] فرش و هرچیز گستردنی.
-
گسترش
فرهنگ فارسی معین
(گُ تَ رِ) (اِمص .) 1 - گستردگی ، پهن شدگی . 2 - فرش ، هر چیز گستردنی . 3 - رواج ، توسعه ، بسط .
-
گسترش
دیکشنری فارسی به عربی
فسحة ، اِتّساعٌ
-
واژههای مشابه
-
spread of masking
گسترش پوشش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] پوشش صدای یک بسامد با صدای بسامد دیگر
-
algebraic extension
گسترش جبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] در مورد میدان مفروضی مانند F، میدانی که همۀ اعضای آن در معادلاتی چندجملهای که ضرایبشان در F هستند، صدق کنند
-
cross spread
گسترش چلیپایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] 1. گسترشی که با امتداد پیمایش، زاویهای بزرگ، غالباً 90 درجه، میسازد 2. گسترشی به شکل چلیپا
-
key expansion
گسترش کلید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رمزشناسی] روالی برای تولید کلیدهای دور یا زیرکلیدها (sub-key) از کلید رمز یا کلید اصلی (main key)
-
extension, extension of meaning
گسترش معنایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] فرایند تعمیم معنی واژه به مصداقهای بیشتر متـ . توسع معنایی
-
broadside spread
گسترش هامشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی آرایش در لرزهنگاری بازتابی که در آن محل چشمه آشکارا خارج از خط گسترش قرار دارد
-
development section, development 1
بخش گسترش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] بخش دوم از بخشهای سهگانۀ فرم سونات که در آن ایدههای مطرحشده در بخش نخست پرورانده میشود متـ . گسترش
-
گسترش روابط
دیکشنری فارسی به عربی
توسيع العلاقات