کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گسترده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
extended aeration process
فرایند هوادهی گسترده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] نوعی فرایند لجن فعال که در آن زمان ماند طولانیتر است و درنتیجه ریزاندامگانها وارد مرحلۀ خودخواری میشوند
-
extended present
زمان حال گسترده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] گسترهای زمانی فراتر از برهۀ کنونی که با توجه به موضوع ممکن است یک بازۀ زمانی مشخص از گذشته تا آینده را در برگیرد متـ . حال گسترده
-
hybrid spread-spectrum system
سامانۀ طیفگستردۀ بسامدترکیبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نوعی سامانۀ طیفگسترده که از ترکیب دو یا چند مدولهسازی دنبالهمستقیم و بسامدپرشی و زمانپرشی و بسامد تپ برای اشغال پهنای باند فراخ استفاده میکند
-
extensive air shower, cosmic ray extensive air shower
بهمن هوایی گسترده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] بهمن بزرگی از ذرات در جوّ که از یک ذرۀ اولیۀ پرانرژی به وجود میآید
-
extended repair strategy
راهبرد ترمیمی گسترده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] راهبردی چندجانبه و گسترده برای ترمیم ارتباط ناموفق
-
frequency hopping spread spectrum, FHSS
طیفگستردۀ بسامدپرشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نوعی فنّاوری طیفگسترده که در آن بسامدهای نشانک حامل براساس الگوهای تصادفی تغییر میکند
-
direct sequence spread spectrum, DSSS
طیفگستردۀ دنبالهمستقیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نوعی فنّاوری طیفگسترده که در آن بسامدهای نشانک حامل براساس الگوهای ازپیشتعیینشده تغییر میکند
-
اعتراضات گسترده (فراگیر)
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتِجاجاتٌ واسِعَة النَّطاق
-
گسترده پر کرد
واژهنامه آزاد
پر گسترده ( مراد از پر در اینجا گلبرگ است )
-
باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
دیکشنری فارسی به عربی
شراع
-
جستوجو در متن
-
طیف وسیعی از
فرهنگ واژههای سره
دامنه گسترده ای از، گسترده بزرگی از
-
منتشر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] montašer ۱. گستردهشونده.۲. گسترده؛ فاش؛ پراکنده.
-
widespreadedly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور گسترده ای
-
prolifically
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور گسترده
-
broadly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور گسترده