کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گزنفن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گزنفن
لغتنامه دهخدا
گزنفن . [ گ ِ زِ ن ُ ف ُ ] (اِخ ) گزنفون . از مورخان و علمای اخلاق بزرگ یونان قدیم است که نزدیک آتن در حدود 445 ق . م . تولد یافت ودر حدود 335 ق . م . درگذشت . گزنفون در جوانی شاگرد سقراط بود و در سال 401 ق . م . با دوست خود پروکسنس خدمت کورش صغیر پس...
-
جستوجو در متن
-
کزنفن
لغتنامه دهخدا
کزنفن . [ ک ِ زِ ن ُ ف ُ ] (اِخ ) گزنفن . کزنفون . رجوع به گزنفن و کزنفون شود.
-
ساکاس
لغتنامه دهخدا
ساکاس . (اِخ ) نام یکی از شرابداران آستیاگ پادشاه ماداست . وی شخصی زیباروی بود و علاوه بر شرابداری موظف بود که کسان را بحضور شاه برد و آنان را که نباید داخل شوند از آنجا دور کند. نام وی در کتاب گزنفن یونانی آمده است . رجوع به ایران باستان ج 1 ص 252 ش...
-
ارزانیاس
لغتنامه دهخدا
ارزانیاس . [ اَ ] (اِخ ) (رود...) نام این رود در نوشته های پلوتارک و پلین و تاسیت یاد شده و بعض محققین آنرا با رود تِلِه ب ُآس که در کتاب ((عقب نشینی ده هزار تن )) گزنفن یاد شده یکی دانسته اند. ظاهراً ارزانیاس همان ارزن قرون بعد است . (ایران باستان ص...
-
کزنفون
لغتنامه دهخدا
کزنفون . [ ک ِ زِ ن ُ ف ُ ](اِخ ) مورخ یونانی که از430 تا 352 ق .م . میزیست و از شاگردان سقراط حکیم بود. او تصنیفات بسیار از خود بجای گذاشته است . راجع به ایران سه کتاب او مخصوصاً جالب توجه است : سفر جنگی کوروش (مقصود کوروش کوچک است ). دو کتابی که در...
-
سارد
لغتنامه دهخدا
سارد. (اِخ ) شهر معروف باستانی ، پایتخت کشور لبدیه (لودیا) ، در آسیای صغیر (در نیمه ٔ قرن ششم ق . م .) که نام آن در کتیبه ٔ داریوش در تخت جمشید «سیردا» آمده . در دامنه ٔ کوه تملوس در کنار رودخانه ٔ پاکتول جای داشت و در روزگاران قدیم بعلت جلال و شکوه ...
-
گبریاس
لغتنامه دهخدا
گبریاس . [ گ ُ ] (اِخ ) مرد آسوری است که گبریاس نامیده شده است . مؤلف تاریخ ایران باستان معتقد است که : اسم گبریاس که موافق کتیبه ٔ بیستون داریوش و گفته ٔ هردوت پارسی بود، نه آسوری (داریوش او را گئوبروو نامیده و گبریاس یونانی شده ٔ این اسم است . (ای...