کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گزافه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گزافه
/ge(a)zāfe/
معنی
= گزاف
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
اغراق، افراط، چاخان، دروغ، غلو، گزاف، لافزن، مبالغه، ≠ حقیقتگویی
دیکشنری
absurd, extreme, overweening
-
جستوجوی دقیق
-
گزافه
لغتنامه دهخدا
گزافه . [ گ ُ / گ ِ / گ َ ف َ / ف ِ ] (ص ، اِ، ق )هرزه و بیهوه . کار عبث . (برهان ). باطل : آنچه با رنج یافتیش و بذل تو به آسانی از گزافه مدیش . رودکی .بدانگونه او کشته شد زار و خوارگزافه نه بردارد این روزگار.فردوسی .نشاط و طرب جوی و مستی مکن گزافه م...
-
گزافه
واژگان مترادف و متضاد
اغراق، افراط، چاخان، دروغ، غلو، گزاف، لافزن، مبالغه، ≠ حقیقتگویی
-
گزافه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ge(a)zāfe = گزاف
-
گزافه
فرهنگ فارسی معین
(گَ یا گِ فِ) (ص .) بیهوده ، عبث .
-
واژههای مشابه
-
گزافه کار
لغتنامه دهخدا
گزافه کار. [ گ ُ / گ ِ / گ َ ف َ / ف ِ ] (ص مرکب ) گزافکار.تندرو. مسرف . مفرط. عبث کار. بیهوده کار : اندر دوید و مملکت او بغارتیدبا لشکری گزاف سپاهی گزافه کار. منوچهری .و رجوع به گزافه کاری شود.
-
گزافه کاری
لغتنامه دهخدا
گزافه کاری . [ گ ُ / گ ِ / گ َ ف َ / ف ِ ] (حامص مرکب ) گزافکاری . اسراف . تجاوز. بیهوده کاری . و رجوع به گزافکاری شود.
-
گزافه گو
لغتنامه دهخدا
گزافه گو. [ گ ُ / گ ِ /گ َ ف َ / ف ِ ] (نف مرکب ) گزافه گوی . گزاف گو. گزاف گوی .بیهوده گو. عبث گو. پرحرف . پرچانه . پرگو : نوش لب ز آن منش که خوی بودزن بُد و زن ، گزافه گوی بُوَد.نظامی (هفت پیکر ص 109).
-
گزافه گو
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص فا.) عبث گو، بیهوده گو، پرحرف .
-
گزافه گویی
دیکشنری فارسی به عربی
مبالغة
-
گزافه گو
دیکشنری فارسی به عربی
متبجح
-
گزافه گویی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
بالغ (فعل ماض)
-
جنس پنبه ای () گزافه گویی
دیکشنری فارسی به عربی
هراء
-
واژههای همآوا
-
گذافه
لغتنامه دهخدا
گذافه . [ گ ُ / گ ِ ف َ / ف ِ ] (ص ، ق ) هر چیز که به تخمین و گمان بود و کیل و وزن نکرده باشند از این جهت بمعنی بسیار و بیحساب آید. (غیاث ) (آنندراج ). || مجازاً بمعنی هرزه و بیهوده . محرف «گزافه ». رجوع به گزافه شود.