کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گری گوری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
سگالش گری
لغتنامه دهخدا
سگالش گری . [ س ِل ِ گ َ ] (حامص مرکب ) مشورت و رأی زدن : سپهدار چین از سر هوش و رای سگالشگری کرد با رهنمای .نظامی .
-
غربال گری
لغتنامه دهخدا
غربال گری . [ غ ِ/ غ َ گ َ ] (حامص مرکب ) غربال گر بودن . عمل غربال کردن : اگر روا باشد که با فقد غربال گری و درزیگری وجوب نماز آدینه ساقط باشد اگر شیعه گویند که با فقد امامی معصوم نماز آدینه ٔ فریضه به جماعت ، ساقطباشد با آن قیاس می باید کردن . (کتا...
-
یغما گری
لغتنامه دهخدا
یغما گری . [ ی َگ َ ] (حامص مرکب ) غارت . اغارة. چپاول . چپو. چپاولگری . غارتگری . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به یغما شود.
-
کماسه گری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی] kamāsegari ساختن کماسه.
-
کنده گری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی] kandegari شغل و عمل کندهگر؛ کندهکاری.
-
کنسول گری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی. فارسی] (سیاسی) konsulgari اداره یا محل کار کنسول.
-
لابه گری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی] lābegari ۱. تضرع؛ زاری.۲. چاپلوسی.
-
decoration
آرایهگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] هنر تزیین مکان یا اشیا متـ . آرایش 4، ـ آرایی * ـ آرایی در ترکیباتی مانند صحنهآرایی و گلآرایی به کار میرود.
-
vandalism
تخریبگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تخریب خودسرانه یا بداندیشانۀ اموال عمومی یا خصوصی
-
hypnotism
خوابگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] فردی را به شکل مصنوعی از راه تلقین و مانند آن به خوابواره بردن
-
electioneer 2, electioneering
رأیگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] تلاش فعالانه به نفع یک نامزد یا حزب در انتخابات
-
hacking
رخنهگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] عمل استفاده از رایانه برای دستیابی غیرمجاز به دادهها و معمولاً به قصد تخریب یا سوءاستفاده، بهویژه در شبکهها
-
casting 3
ریختهگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] یکی از روشهای شکل دادن فلزات که شامل ذوب فلز و ریختن آن در محفظهای به نام قالب است تا پس از انجماد، شکل و اندازه و خواص مورد نظر را پیدا کند
-
روشن گری
فرهنگ فارسی معین
( ~. گَ) (حامص .) رفع ابهام ، ایضاح .
-
سلیطه گری
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گَ) [ ع - فا. ] (حامص .) زبان درازی ، بدزبانی .