کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گریس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گریس
/geris/
معنی
مادۀ جامد یا نیمهجامد که از چربیهای گوناگون و استئارینها بهدست میآید و بهمنظور روان کردن قطعات صنعتی و جلوگیری از زنگ زدن آنها بهکار میرود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
dope, grease, lube, lubricant
-
جستوجوی دقیق
-
گریس
لغتنامه دهخدا
گریس . [ گ ِ ] (اِ) مصحف «کربس »، «کربش » (دهخدا) و گربز، و کریس . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). مکر و حیله و فریب . (برهان ). گریسته بمعنی فریب . (آنندراج ). || چاپلوسی . (برهان ).
-
گریس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: graisse] geris مادۀ جامد یا نیمهجامد که از چربیهای گوناگون و استئارینها بهدست میآید و بهمنظور روان کردن قطعات صنعتی و جلوگیری از زنگ زدن آنها بهکار میرود.
-
گریس
فرهنگ فارسی معین
(گِ) [ انگ . ] (اِ.) روغن ، چربی .
-
گریس
دیکشنری فارسی به عربی
دهن
-
واژههای مشابه
-
rail lubricator
گریسپاش ریل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ابزاری مکانیکی که در برخی از نقاط خط نصب میشود و چرخهای قطار را برای کاهش اصطکاک بین چرخ و ریل روغنکاری میکند
-
جستوجو در متن
-
griece
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریس
-
grisset
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریس
-
gros
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریس
-
grece
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریس
-
graisse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریس
-
axle grease
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریس محور
-
fishgrass
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماهی گریس
-
grease-gun
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریس تفنگ