کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گریزنده از مرکز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گریزنده از مرکز
دیکشنری فارسی به عربی
طارد مرکزي , غريب اطوار
-
جستوجو در متن
-
centrifugal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریز از مرکز، فرار از مرکز، گریزنده از مرکز
-
طارد مرکزي
دیکشنری عربی به فارسی
گريزنده از مرکز , فرار از مرکز
-
غريب اطوار
دیکشنری عربی به فارسی
گريزنده از مرکز , بيرون از مرکز , غير عادي , غريب , عجيب
-
eccentric
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیر عادی، عجیب، غریب، گریزنده از مرکز، بیرون از مرکز
-
کمر
لغتنامه دهخدا
کمر. [ ک َ م َ ] (اِ) معروف است که میان باشد. (برهان ). میان را گویند.(فرهنگ رشیدی ). میان . (ناظم الاطباء). ناحیه ای از تنه که از بالا محدود به یک سطح افقی است که از کنار تحتانی دوازدهمین زوج دنده های قفسه ٔ سینه می گذرد و از پایین محدود به سطحی افق...
-
غلام
لغتنامه دهخدا
غلام . [ غ ُ] (ع اِ) کودک . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ). کودک شهوت پدیدآمده . (ترجمان علامه ٔ جرجانی تهذیب عادل نسخه ٔکتابخانه ٔ لغت نامه ). پسر از هنگام ولادت تا آمد جوانی . (از منتهی الارب ). کودک که خطش دمیده باشد و بعضی گویند از زمان ولادت تا ح...