کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گریخته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گریخته
مترادف و متضاد
فراری، گریزان، متواری
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
گریخته
لغتنامه دهخدا
گریخته . [ گ ُ ت َ / ت ِ ] (ن مف ) فرارکرده : چه کشته چه خسته چه بگریخته ز تن ساز کینه فروریخته . فردوسی .سرایها و مالهای گریختگان می جستند و آنچه می یافتند می ستدند. (تاریخ بیهقی ). و غرض به دست آوردن گریختگان است . (تاریخ بیهقی ). رجوع به گریختن شو...
-
گریخته
واژگان مترادف و متضاد
فراری، گریزان، متواری
-
واژههای مشابه
-
گریخته خواب
لغتنامه دهخدا
گریخته خواب . [ گ ُ ت َ / ت ِ خوا / خا ] (ص مرکب ) چشمی که خواب نتواند کرد. (آنندراج ). بی خواب شده . بخواب نرونده : به دل طپیدن شب زنده دار مرده فراق به چشم اشک پراکنده و گریخته خواب .زلالی (از آنندراج ).
-
جسته گریخته
فرهنگ فارسی معین
( ~. گُ تِ) (ق .) 1 - گه گاه ، به ندرت . 2 - کم و بیش .
-
جسته گریخته
لغتنامه دهخدا
جسته گریخته . [ ج َ ت َ / ت ِ گ ُ ت َ / ت ِ ] (ق مرکب ) ندرتاً. گاهگاه . اتفاقی . بندرت . کم . اندک . قلیل . تک تک . گاهگاهی . گاهی دون گاهی . گاهی گاهی . نادراً. جسته جسته .(از یادداشت مؤلف ): جسته گریخته شنیده میشد که ...
-
جسته و گریخته
فرهنگ گنجواژه
پراکنده.
-
جسته گریخته عباراتی از کتاب خواندن
دیکشنری فارسی به عربی
تصفح
-
جستوجو در متن
-
undared
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریخته
-
گریختگی
لغتنامه دهخدا
گریختگی . [ گ ُ ت َ / ت ِ ](حامص ) عمل گریخته . رجوع به گریختن و گریخته شود.
-
به ندرت
فرهنگ واژههای سره
جسته گریخته
-
رمیده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) ramide رمکرده؛ گریخته.
-
gritted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریخته، اسیاب کردن، ازردن
-
شرود
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، جمع: شُرُد] [قدیمی] šarud رمنده؛ رمیده؛ گریخته.