کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گریت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گریت
لغتنامه دهخدا
گریت . [ گ ِ ] (اِخ ) نام یکی از دهستان های بخش پایی شهرستان خرم آباد. این دهستان در شمال باختری بخش واقع و محدود است از شمال به کوه کیان و دهستان سگوند بخش زاغه ، از جنوب به دهستان سرگانه ، از خاور به کوه های خورشیدوند و دهستان کازه ، از خاور به بخش...
-
واژههای مشابه
-
آپ گریت
فرهنگ فارسی معین
(گِ رِ یْ) [ انگ . ] (اِمص .) ترفیع یا ارتقا دادن . (بیشتر در مورد کامپیوتر و برنامه های کامپیوتری و برخی قطعات الکترونیکی به کار می رود).
-
جستوجو در متن
-
grifts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریت
-
greith
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریت
-
griths
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریت
-
grith
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریت
-
grittie
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریت
-
diffraction grating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریت پراش
-
grots
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریت، غار
-
Indian grackle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریت هند
-
غریت غریمسبی
لغتنامه دهخدا
غریت غریمسبی . [ غْرِی ْ / غْری / غ ِ ] (اِخ ) تلفظ ترکی از گریت گریمسبی . قصبه ای در انگلستان . رجوع به گریت گریمسبی شود.
-
gyrate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریت، چرخ زدن، دوران داشتن، دایرهای، حلقهای
-
سرکانه
لغتنامه دهخدا
سرکانه . [ س َ ن َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستان های بخش پاپی خرم آباد. محدود است از شمال به دهستان گریت ، از جنوب به دهستان لیریائی ، از خاور به دهستان گازه ٔ بخش دورود و از باختر به دهستان کشور. از 12 آبادی تشکیل گردیده . جمعیت آن در حدود 5800 تن است ...