کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گریبانک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گریبانک
/ge(a)ribānak/
معنی
حلقهای از گوشوارکها که در پای گلهای چتری قرار دارد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
گریبانک
لغتنامه دهخدا
گریبانک . [ گ ِ ن َ ] (اِ مصغر) مجموع برگه هایی که در قاعده پایک های فرعی (گل آذین ) قرار گرفته اند گریبانک نامیده میشوند. رشد گریبانه و گریبانک در بعضی از گل آذین های چتری زیاد نیست و حتی بعضی از آنها فاقد گریبانه و گریبانک میباشند. (گیاه شناسی ثابت...
-
گریبانک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹گریبانه› (زیستشناسی) ge(a)ribānak حلقهای از گوشوارکها که در پای گلهای چتری قرار دارد.
-
جستوجو در متن
-
گریبانه
لغتنامه دهخدا
گریبانه . [ گ ِ ن َ / ن ِ ] (اِ)حلقه ای از گوشواره ها است که در پای گلهای چتری میروید. رجوع به گریبانک و گیاه شناسی ثابتی ص 452 شود.
-
امارنطن
لغتنامه دهخدا
امارنطن . [ اَ رَ طُ ] (معرب ، اِ) (معرب از یونانی )در تحفه ٔ حکیم مؤمن بصورت اماریطن و در ذیل قوامیس العرب دزی بصورت اماریقون آمده . اسم نباتی است از نوع قیصوم ، قدش کمتر از ذرعی و برگش باریک و پراکنده و قبه ٔ او مستدیر و سفید و بعضی سرخ است . بقدر...