کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گرگوی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گرگوی
لغتنامه دهخدا
گرگوی . [ گ َ ] (اِخ ) نام پهلوانی بوده تورانی که خود بمدد افراسیاب آمده بود و افراسیاب او را به نزدیک پیران ویسه به جنگ طوس و رستم فرستاد. (برهان ) (آنندراج ). نام پهلوان ایرانی . (ولف ) : چو گرگوی جنگی سوی میسره بیامدچو خور بیش برج بره . فردوسی .رج...
-
جستوجو در متن
-
کردوی
لغتنامه دهخدا
کردوی . [ ک َ ] (اِخ ) پهلوانی ایرانی است . (فهرست شاهنامه ٔولف ). در شاهنامه فردوسی چ بروخیم ج 6 ص 1578 گرگوی آمده و در ذیل صفحه ضبط یکی از نسخه بدلها را کردوی آورده و آن را غلط دانسته است . رجوع به گرگوی شود.
-
کردوی
فرهنگ نامها
(تلفظ: korduy) (در اعلام) نام دلاوری تورانی (گرگوی) که در نبرد هماون پیران را یاری میداد و افراسیاب از او در زمرهی کسانی که به دست رستم اسیر یا کشته شدهاند یاد میکند .